رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/04/23 ارسالها: 5
|
وظيفه عالمان دين در قران- روحانيون و عالمان ديني- اخطار به علما در تبعيت از علماي يهود
«فویل للّذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ثمّیقولون هذا من عنداللّه لیشتروا به ثمناًقلیلاً فویل لهم ممّا کتبت أیدیهم وویللهم ممّا یکسبون؛
پس وای بر آنها که مطالبی با دست خود مینویسند. سپس میگویند:از طرف خداست، تا به بهای کمی آن را بفروشند. وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست میآورند». (سورهبقره، آیه79) مفسّران گفتهاند: که علمای یهود همه ساله مستمری و رشوه دریافت میکردند تا امت خویش را از رسول اکرم برگردانند و آن اوصافی که در تورات آمده بود وارونه کنند و اوصاف دیگری را جایگزین آن کنند و آنچه خود ساختهاند، به نام دین به مردم القا کنند و اینان با دریافت آن مستمری چنین کردند و عده بسیاری را از پیروی رسولاللّه باز داشتند.
برخی از مفسّران نیز گفتهاند: گرچه این آیه شریفه در شأن یهود نازل شده است، ولی شامل تمام افرادی که دین و احکام خدا را دچار تبدیل و تغییر، یا زیاده و نقصان نمایند نیز میشود و آنان را نیز بر حذر میدارد که دین خدا را به بهایی اندک و به مال دنیا و جاه و مقام نفروشند و آنچه را خداوند نفرموده است به نام دین او به مردم معرفی نکنند و خود را متولیان دین ندانند.
امام حسن عسگری(ع) فرمودند:این آیه درباره قوم یهود نازل شده است. سپس فرمودند:مردی به امام صادق(ع) عرض کرد:با اینکه یهودیان تنها از طریق علمایشان از کتاب آسمانی تورات اطلاع حاصل میکردند، چگونه خداوند آنانرا به تقلید و قبول کردن از علما نکوهش کرده است؟مگر یهودیان همچون امت ما نبودند که از علما تقلید میکردند؟
امام صادق(ع) فرمودند: میان پیروان ما و یهودیان از یک جهت برابری وجود دارد و از جهت دیگر فرق. اما برابری بدان جهت است که خدا پیروان ما را به سبب تقلیدشان نکوهش کرده است، همانگونه که یهودیان را نکوهش کرده است. (مقصود تقلید اصطلاحی در احکام فرعی شرعی نیست)
امّا فرق بدان جهت است که یهودیان با اینکه از دروغگویی آشکار و حرامخواری و رشوهگیری علمای خود و دست بردن آنان در احکام خدا باخبر بودند و یقین داشتند که هر کس چنین باشد فاسق است و شایسته نیست که واسطه میان خالق و خلق یا پیامبر خدا و خلق باشد، باز از اینگونه عالمان تقلید و پیروی کردند،
پیروان ما نیز اگر از علمای خود فسق آشکار و تعصب نابجا و توجه به دنیا و امور حرام مشاهده کنند و باز هم به تبعیت از ایشان ادامه دهند، آنان نیز همچون قوم یهوداند که خدا ایشان را به سبب پیروی کردن از عالمان فاسق مذمت کرده است.
اما آن کس از علما که پاسدار نفس و حافظ دین و مخالف با هوای خود و فرمانبردار امر خدا باشد، بر مردم واجب است که از او تقلید کنند و این جز در برخی از فقیهان شیعه، نه همه آنان،نیست. پس هر کس از علما مرتکب کارهای زشت و قبیح شود و به راهی رود که دیگر فقیهان فاسد رفتند،
از او چیزی را که از ما نقل میکند، نپذیرید و حرمتی برایش قائل نباشید…
(الحیاة، ج2، ص303) انتخاب حدیث از حسن پویا
کلمات کلیدی:علما فقها دین کتاب تحریف کتمان ویرایش بوسیله کاربر 1401/02/25 09:31:44 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,751
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ايات 75-79سوره بقره واقعا جالب است.به برخوردهاي متفاوت عوام وعلماي يهود دربرابر اسلام پرداخته است:
ابتدا مطالبي را از تفسير نور -اقاي قرائتي_ملاحظه كنيد[
أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
ترجمه ايه 75:(پس اى مؤمنان!) آيا انتظار داريد (كه يهوديان سرسخت،) به (دين) شما ايمان بياورند؟ در حالى كه عدهاى از آنان، سخنان خدا را مىشنيدند و پس از فهميدنش، آنرا تحريف مىكردند با آنكه (حقّ را) مى دانستند
پيام ها 2- با وجود دانشمندان لجوج و خطرناك، اميدى به اصلاح جامعه نيست. «أفتطمعون ان يؤمنوا لكم و قد كان...»
3- در انتقاد، انصاف را مراعات كنيم. همه يهوديان اهل تحريف نبودند. «فريقٌ منهم... يحرّفونه»
4- به اصلاح عوام فاسد اميدى هست، ولى به اصلاح دانشمند منحرف لجوج، اميدى نيست«بعد ما عقلوه» 5 - شناخت حقّ، غير از قبول حقّ است. افرادى حقّ را مىشناسند، ولى حاضر نيستند به آن اقرار كنند. «يحرّفونه من بعد ما عقلوه»
6- تحريفاتى خطرناكتر است كه كارشناسانه وآگاهانه باشد. «يحرّفونه من بعد ماعقلوه»
7- جاهلِ مقصّر، مورد تهديد است نه جاهل بى خبر. «من بعد ما عقلوه»
8 - تحريف، گناه علما و دانشمندان است. «يحرّفونه من بعد ما عقلوه و هم يعلمون»
پيام هاي ايه 79:
- دينسازى، جريانى خطرناك در طول تاريخ بوده است. «يكتبون الكتاب...»
2- بدعت، دين سازى، دين فروشى و استحمار مردم، از جمله خطراتى است كه از ناحيهى دانشمندان فاسد، جامعه را تهديد مىكند «يقولون هذا من عنداللَّه»
3- مواظب قلمها، كتابها، مقالات زهرآلود، تحريفگر و بدعتگزار باشيد و به هر عالمى اعتماد نكنيد. «يكتبون... يقولون هذا من عند اللّه» 4- مردم به صورت فطرى علاقمند به مذهب هستند، لذا بسيارى از شيّادان، سخنان خود را به نام دين ومذهب به مردم تحويل مى دهند.
«يقولون هذا من عنداللّه»
5 - يكى از انگيزههاى بدعت و افترا، رسيدن به دنياست. «ثمناً قليلاً» 6- از بدترين درآمدها، درآمدِ دينفروشى است«ويل لهم ممّا يكسبون» 7- شديدترين عذابها متوجّه كسانى است كه به تفكّر واعتقاد مردم خيانت مىكنند(تكرار كلمه «ويل»
8 - هر انحرافى كه در طول تاريخ در اثر بدعتى بوجود آيد، گناهش به گردن بدعتگزار است. «يكسبون» دلالت بر استمرار دارد
تنها آيهاى كه در آن سه بار كلمه «ويل» بكار رفته، همين آيه است كه خطر علما و دانشمندان دنياپرست را مطرح مىكند.
در ادامه به بخشي از توضيحات تفسير نمونه در اين مورد دقت كنيد:
در تعقيب آيات گذشته پيرامون خلافكاريهاى يهود، آيات موردبحث ،جمعيت آنها را به دو گروه مشخص تقسيم مى كند، ((عوام)) و ((دانشمندان حيله گر))
مى گويد: ((گروهى از آنها افرادى هستند كه از دانش بهره اى ندارند، و از كتاب خداجز يك مشت خيالات و آرزوها نمى دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته اند))(ومنهم اميون لايعلمون الكتاب الا امانى وان هم الا يظنون).78
(آيـه 79)ـ دسـتـه اى ديـگـر از دانشمندان آنها بودند كه حقايق را به سود خودتحريف مى كردند چنانكه قرآن مى گويد: ((واى بر آنها كه مطالب خود را به دست خود مى نويسند، و بعد مى گويند اينها از سوى خداست)) (فويل للذين يكتبون الكتاب بايديهم ثم يقولون هذا من عنداللّه).
((وهـدفشان اين است كه با اين كار، بهاى كمى به دست آورند)) (ليشتروا به ثمناقليل) ((واى بر آنـها از آنچه با دست خود مى نويسند)) (فويل لهم مما كتبت ايديهم) ((وواى بر آنها از آنچه با اين خيانتها به دست مى آورند)) (و ويل لهم مما يكسبون).
از جمله هاى اخير اين آيه بخوبى استفاده مى شود كه آنها هم وسيله نامقدسى داشتند، و هم نتيجه نادرستى مى گرفتند.
(آيه 80). ویرایش بوسیله کاربر 1393/11/16 08:48:29 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
از دیگر مواردی که خدا رفتار علمای یهود را مورد نکوهش شدید قرار داده،کتمان دستورات و ایات خدا ست.
در سوره بقره آیات 146 و159 اینگونه آمده است:
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴۶﴾
فولادوند: كسانى كه به ايشان كتاب [آسمانى] داده ايم همان گونه كه پسران خود را مى شناسند او [=محمد] را مى شناسند و مسلما گروهى از ايشان حقيقت را نهفته مى دارند و خودشان [هم] مى دانند
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾
مکارم: كساني كه دلائل روشن و وسيله هدايتي را كه نازل كرده ايم بعد از آنكه در كتاب براي مردم بيان ساختيم كتمان ميكنند خدا آنها را لعنت ميكند و همه لعن كنندگان نيز آنها را لعن مينمايند.
هم چنین علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل ایه 213 در خصوص ایجاد اختلاف در دین این طور گفته اند:
و ما اختلف فيه الا االذين اوتوه من بعد ما جائتهم البينات بغيا بينهم
اختلاف در دين به وسيله علما و از طغيان و بغى پديد آمده است
و جمله : (الا الذين اوتوه ...) دلالت دارد بر اينكه مراد از اين جمله اشاره به اصل ظهور اختلافات دينى است ، نه اينكه هر تك تك اشخاصى كه از صراط مستقيم منحرف شده ، و يا به دينى غير دين خدا متدين گشته ، اهل طغيان و بغى است ، خلاصه منظور معرفى ريشه و سر منشاء اختلافات دينى است ،
درست است كه تك تك منحرفين هم از صراط مستقيم منحرفند، و ليكن ريشه گمراهى اين افراد باز همان علماى دينى هستند، كه از در بغى و طغيان اختلاف به راه انداختند، و باعث شدند مردم از دين صحيح و الهى محروم شوند.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
در ادامه نکوهش رفتارهای نادرست علمای اهل کتاب ،خدا در آیه 78 سوره ال عمران ،دروغ بستن به خدا را این چنین بیان نموده است:
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾
فولادوند: و از ميان آنان گروهى هستند كه زبان خود را به [خواندن] كتاب [تحريف شده اى ] مى پيچانند تا آن [بربافته] را از [مطالب] كتاب [آسمانى] پنداريد با اينكه آن از كتاب [آسمانى] نيست
و مى گويند آن از جانب خداست در صورتى كه از جانب خدا نيست و بر خدا دروغ مى بندند با اينكه خودشان [هم] مى دانند
مکارم: در ميان آنها ( يهود) كساني هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان ميگردانند كه گمان كنيد (آنچه را ميخوانند،) از كتاب (خدا) است،
در حالي كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) ميگويند: آن از طرف خداست! با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ ميبندند در حالي كه ميدانند!
هم چنین در آیه 66 همین سوره ،از مجادله آنها در موضوعاتی که بدان علم وآگاهی نداشتند نیز انتقادشده است
هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾
فولادوند: هان شما [اهل كتاب] همانان هستيد كه در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتيد محاجه كرديد پس چرا در مورد چيزى كه بدان دانشى نداريد محاجه مى كنيد با آنكه خدا مى داند و شما نمى دانيد
ویرایش بوسیله کاربر 1393/11/28 10:48:48 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,751
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
یکی دیگر از انحرافاتی که در دین یهود ایجاد شد و آنرا به دروغ به خدا نسبت دادند؛مجاز دانستن خیانت در اموال مردم غیر یهود و غیر اهل کتاب بود.
خداوند در سوره ال عمرآن،آیه 75 این عمل آنها را بشدت مذمت کرده است.
وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَآئِمًا
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾
مکارم: و در ميان اهل كتاب، كساني هستند كه اگر ثروت زيادي به رسم امانت به آنها بسپاري، به تو باز ميگردانند، و كساني هستند كه اگر يك دينار هم به آنان بسپاري، به تو بازنميگردانند، مگر تا زماني كه بالاي سر آنها ايستاده (و بر آنها مسلط) باشي!
اين به خاطر آن است كه ميگويند: ما در برابر اميين ( غير يهود)، مسؤ ول نيستيم. و بر خدا دروغ مي بندند، در حالي كه ميدانند (اين سخن دروغ است).این نکته هر چند متعرض یهودیان شده اما خطابش به مسلمانان نیز هست که اموال سایر انسانها محترم بوده و اگر به شما امانت دادند ،باید انرا حفظ کنید.مبادا به اسم دین و حکم خدا بدلیل مسلمان نبودن انها خیانت کنید.ویرایش بوسیله کاربر 1393/12/13 10:00:11 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1395/11/15 ارسالها: 1 مکان: تهران
|
خداوند متعال فرموده:از بندگان خدا تنها علما از او میترسند(فاطر۲۸) پس قرآن لقب علما را فقط به خداترسان داده .بنابراین ما عالم گمراه یا عالم دین فروش نداریم اینها دیگر عالم نیستند بلکه هدایت را فروخته و گمراهی را خریده اند.
|
|
|
|
رتبه: Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/05/06 ارسالها: 28 مکان: فارس 1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
✅ معنای لغوی خشیت ... عالمان خدا ترس و ویژگی های عملی انها.👇👇
وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ ۗ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ
و از انسانها و جنبندگان و چهار پایان انواعى با رنگهاى مختلف آفریدیم، آرى (آفرینش جهان با عظمت) چنین است. و تنها از میان بندگان او، دانشمندان خدا ترسند. خداوند توانا و آمرزنده است. (فاطر/28)
✅ (إِنَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ). آرى، از میان تمام بندگان، دانشمندانند که به مقام عالى خشیت، 👌 یعنى ترس از مسؤلیت، توأم با درک عظمت مقام پروردگار نائل مى گردند،
این حالت خشیت مولود👇👇 سیر در آیات آفاقى و انفسى و آگاهى از علم و قدرت پروردگار، و هدف آفرینش است. ✅ راغب در مفردات مى گوید: خشیت:👇👇 به معنى ترسى است آمیخته با تعظیم، و غالباً در مواردى به کار مى رود که، از علم و آگاهى به چیزى سرچشمه مى گیرد. و لذا در قرآن مجید، این مقام، مخصوص عالمان شمرده شده است. ✅ ترس از خدا،👇👇 به معنى ترس از مسئولیت هائى است که انسان در برابر او دارد، ترس از این که: در اداى رسالت و وظیفه خویش، کوتاهى کند، و از این گذشته، اصولاً، درک عظمت، آن هم عظمتى که نامحدود و بى پایان است براى موجود محدودى، همچون انسان، خوف آفرین است . 🌻🌻🌻 ✅ عالمان واقعى آنها هستند که، در برابر وظائف خود، احساس مسئولیت شدید دارند، و به تعبیر دیگر، اهل علم اند، نه سخن.
👌👌در ایه ی بعد مصداق علما به همراه ویژگی های رفتاری انها اینگونه امده است.👇👇
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ
به یقین کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى کنند و نماز را برپا مى دارند و از آنچه به آنان روزى داده ایم پنهان و آشکار انفاق مى کنند، تجارتى بى زیان و خالى از کساد را امید دارند.
کوتاه سخن این که:👇👇 ✅ عالمان در منطق قرآن، کسانى نیستند که مغزشان صندوقچه آراء و افکار این و آن، و انباشته از قوانین و فورمولهاى علمى جهانست، 👌بلکه، علماء آن گروه از صاحب نظران و دانشمندانند که، نور علم و دانش تمام وجودشان را به نور خدا و ایمان و تقوا روشن ساخته، و نسبت به وظائفشان سخت احساس مسئولیت مى کنند، و از همه پاى بندترند.
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر همین آیه مى خوانیم: یَعْنِی بِالْعُلَماءِ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ وَ مَنْ لَمْ یُصَدِّقْ قَوْلَهُ فِعْلُهُ فَلَیْسَ بِعالِم: ✅ منظور از علما کسانى هستند که اعمال آنها هماهنگ با سخنان آنها باشد، کسى که گفتار و کردارش هماهنگ نباشد، عالم نیست. (مجمع البیان.ذیل همین ایه).
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,751
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اصل ارسال توسط : صلوات ✅ معنای لغوی خشیت ... عالمان خدا ترس و ویژگی های عملی انها.👇👇
وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ ۗ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ
و از انسانها و جنبندگان و چهار پایان انواعى با رنگهاى مختلف آفریدیم، آرى (آفرینش جهان با عظمت) چنین است. و تنها از میان بندگان او، دانشمندان خدا ترسند. خداوند توانا و آمرزنده است. (فاطر/28)
قرآن كريم در غالب موارد هر جا سخن از فلاح و رستگاري و بهرهبرداري از قرآن كريم است مؤمنان را كه اهل عملاند ياد ميكند از علما نام نميبرد. اگر در بخشي از آيات نظير سوره ي مباركه ي «فاطر» آنجا ميفرمايد علما از خداي سبحان هراسناكاند آيه ي 28 سوره ي مباركه ي «فاطر» كه فرمود: ﴿إِنَّمَا يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ در ذيل اين آيه و همچنين روايات مشابه اين ائمه(عليهم السلام) فرمودند يعني «بالعالِم مَن صَدَّق فعله قوله» منظور عالِم با عمل است نه صِرف عالم چه اينكه در همان سوره ي مباركه ي «فاطر» قبل از اينكه به اين ﴿إِنَّمَا يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ برسد آيه ي هجده به بعدش اين است فرمود: ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاَةَ وَمَن تَزَكَّي فَإِنَّمَا يَتَزَكَّي لِنَفْسِهِ وَإِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾ آيات بعد از اين يعني آيات نوزده به بعد هم در همين زمينه است، بنابراين هم در سوره ي مباركه ي «فاطر» هم در ادله ي ديگر اگر خَشيت را و كمال را به علما نسبت داد علما را گفتند منظور هر تحصيلكردهاي نيست «مَن صدّق فعله قوله» اين ميشود عالِم چه اينكه در آيه هجده همان سوره ي «فاطر» خشيت را به مؤمنان اسناد داد اگر مسئله هدايت است ﴿هُديً لِلْمُتَّقِينَ﴾ است اگر مسئله شفاست ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ است همه ي بركات براي مؤمنين است يعني علم، بخشي از كمالها را فراهم ميكند اگر اين علم به عمل برسد مايه ي كمال است وگرنه حجّة الله علي الأرض است آن علم، حجّت خداوند است كه ذات اقدس الهي در يوم القيامه ميگويد تو كه ميدانستي چرا بيراهه رفتي.
تفسير سوره مومنون ايت اله جوادي آملي
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.