logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:183833)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:148568)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:139668)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:99886)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: چشم و گوش و دل مسئول نيستند ما مسئول انها هستيم    بررسی نقش احادیث نامطمئن (خبر واحد) در انزوای قرآن    قرآن و عترت معصوم است، نه مفسّر.اين قرآن وحي است، نه آن معنايي كه مفسّر مي‌فهمد    اگر قرآن كتاب هدايت همه مردم است، پس چرا انرا ذكر و رحمت براي مومنين ميداند؟       آخرین رویداد تالار: مراسم عصرانه قراني همزمان با ايام عيد سعيد غدير 5شنبه 22خرداد      

توجه

Icon
Error

ارسال پاسخ
از طرف:
پیغام:

حداكثر تعداد كاراكتر مجاز در هر ارسال‌:32767000
ذخیم کج خط دار   برجسته نقل قول برای مشخص سازی فرم کلی زبانی را انتخاب کنید وارد کردن عکس ایجاد لینک   فهرست نامرتب فهرست مرتب   در سمت چپ در وسط در سمت راست   تگهای بی بی کد بیشتر بررسی املاء کلمات
رنگ فونت اندازه فونت
انتخابها:
  • فایلی به این ارسال الصاق شود؟
تصویر امنیتی
حروف نمایش داده شده در عکس را وارد کنید همه مواردی که در تصویر است را وارد کنید
  پیش نمایش ارسال انصراف

10 ارسال آخر با ترتیب برعکس
farhang ارسال شده: 1404/03/24 10:31:11 ق.ظ
 
پژوهشی در مراد و مصداق فضیلت بنی اسراییل بر عالمین


1- مفهوم فضیلت چیست؟ ایا برتری ذاتی است؟
2-منظور از عالمین چیست؟ ایا مردم عصر خودشان یا تا عصر خودشان یا همه اعصار؟
3-مصداق این فضیلت چه بوده است؟


رمز گشایی از سئوالات با نگاه دقیق تر به آیات و سیاق آنها

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاء وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِينَ {20} مائده
بیان موسی برای نکوهش قومش در عدم ورود به ارض مقدسه .طبق این ایه نعمتهایی که خدا به بنی اسراییل داده و در سوره بقره هم این را تکرار کرده عبارتند از ارسال انبیا در میان انان، ملوک و ازاد قراردادن انها و چیزهایی که خدا به سایرین نداده بود.
-مبنای فضیلت انها بر سایرین همین مورد یعنی چیزی که خدا به سایرین نداده، میباشد نه وجود انبیا و پادشاهانی ازخودشان چرا که اولا دیگر اقوام هم انها را داشته اند.ثانیا ایه بین انها تفکیک کرده است.
همانند ایه 16سوره جاثیه : وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ

بعد از چه زمانی یا رویدادی خدا این تعبیر را برای انها بکار برده است؟
-این فضل قبل از این بیان موسی به انها داده شده بود بنابراین نمی تواند به دوران حضور انها در شام و فلسطین یا دوران پس از حضرت موسی و زمامداری باشکوه حضرت داود و سلیمان و ...مربوط باشد.

سوره دخان
فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ {23}
[فرمود به موسی] بندگانم را شبانه ببر زيرا شما مورد تعقيب واقع خواهيد شد {23}
وَاتْرُكْ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ {24}
و دريا را از مسیر پستی که میان اب ایجاد شده،با اطمینان پشت‏سر بگذار كه آنان سپاهى غرق‏شدنى‏اند {24}
كَمْ تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ {25}
[وه] چه باغها و چشمه‏سارانى [كه آنها بعد از خود] بر جاى نهادند {25}
وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ {26}
و كشتزارها و جايگاه‏هاى نيكو {26}
وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ {27}
و نعمتى كه از آن برخوردار بودند {27}
كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ {28}
[آرى] اين چنين [بود] و آنها را به مردمى ديگر ميراث داديم {28}
فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاء وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ {29}
و آسمان و زمين بر آنان زارى نكردند و مهلت نيافتند (که از عذاب ، خود را برهانند) {29}
وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِينِ {30}
و به راستى فرزندان اسرائيل را از عذاب خفت‏آور رهانيديم {30}
مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِّنَ الْمُسْرِفِينَ {31}
از [دست] فرعون كه متكبرى از افراطكاران بود {31}
وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ {32}
و قطعا آنان را دانسته برگزیده بر سایرین ترجيح داديم {32}
ترجیح بنی اسراییل بر دیگران پس از بارث بردن سرزمین پرنعمت مصر با خروج و غرق فرعونیان و نجات و آزادی انها از شر فرعونیان بیان شده است.

سوره اعراف
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ {136}
سرانجام از آنان انتقام گرفتيم و در دريا غرقشان ساختيم چرا كه آيات ما را تكذيب كردند و از آنها غافل بودند {136}
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَآئِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ {137}
و به آن گروهى كه پيوسته تضعيف مى‏شدند [بخشهاى] باختر و خاورى سرزمين [فلسطين] را كه در آن بركت قرار داده بوديم به ميراث عطا كرديم و به پاس آنكه صبر كردند وعده نيكوى پروردگارت به فرزندان اسرائيل تحقق يافت و آنچه را كه فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ويران كرديم {137}
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَآئِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَـهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ {138}
و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم تا به قومى رسيدند كه بر [پرستش] بتهاى خويش همت مى‏گماشتند گفتند اى موسى همان گونه كه براى آنان خدايانى است براى ما [نيز] خدايى قرار ده گفت راستى شما نادانى مى‏كنيد {138}
قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَـهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ {140}
گفت آيا غير از خدا معبودى براى شما بجويم با اينكه او شما را بر جهانيان برترى داده است {140}
وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ {141}
و [ياد كنید] هنگامى را كه شما را از فرعونيان نجات داديم كه شما را سخت ‏شكنجه مى‏كردند پسرانتان را مى‏كشتند و زنانتان را زنده باقى مى‏گذاشتند و در اين براى شما آزمايش بزرگى از جانب پروردگارتان بود {141}

طبق ایات این دو سوره فضل و رجحان بنی اسراییل پس از بارث بردن کل سرزمین بابرکت مصر که قبلا در ان تحت ستم و استضعاف بودند با خروج و غرق همه فرعونیان و محو دستگاه تبلیغی و فرهنگی و گفتمان استبدادی و نجات انها از ظلم و ستم و شکنجه فرعونیان بیان شده است.
که قبل از نزول تورات و شریعت موسی و قبل از نزول من و سلوی بوده که برخی از مفسران انها را مصداق فضیلت دانسته اند.


فعل اورثنا 6 بار در قران استفاده شده که 3 بار ان مربوط به ارث بردن سرزمین مصر و باغها و کشتزارها و چشمه ها و گنجهای ان است.

مرور بیشتری بر جزییات این امر که چگونه مصر خالی از فرعونیان شد و چه چیزهایی بارث رسید
سوره شعرا
(پس از ذکر ماجرای ایمان اوردن ساحران) وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ {52}
و به موسى وحى كرديم كه بندگان مرا شبانه حركت ده زيرا شما مورد تعقيب قرار خواهيد گرفت {52}
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ {53}
پس فرعون ماموران جمع‏آورى [خود را] به شهرها فرستاد {53}
إِنَّ هَؤُلَاء لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ {54}
[و گفت] اينها عده‏اى ناچيزند {54}
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ {55}
و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده‏اند {55}
وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ {56}
و[لى] ما همگى به حال آماده‏باش درآمده‏ايم {56}
فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ {57}
سرانجام ما آنان (فرعونیان)را از باغستانها و چشمه‏سارها {57}
وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ {58}
و گنجينه‏ها و جايگاه‏هاى پر ناز و نعمت بيرون كرديم {58}
كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ {59}
[اراده ما] چنين بود و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائيل ميراث داديم {59}
فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ {60}
پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقيب كردند {60}
فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ {61}
چون دو گروه همديگر را ديدند ياران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهيم شد {61}
قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ {62}
گفت چنين نيست زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد {62}
فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ {63}
پس به موسى وحى كرديم با عصاى خود بر اين دريا بزن تا از هم شكافت و هر پاره‏اى همچون كوهى سترگ بود {63}
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ {64}
و ديگران را بدانجا نزديك گردانيديم {64}
وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ {65}
و موسى و همه كسانى را كه همراه او بودند نجات داديم {65}
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ {66}
آنگاه ديگران را غرق كرديم {66}

نکات دریافتی از این ایات:
-خروج فرعونیان به تدبیر خداوند از سرزمین شان و ترک باغها و گنجها و چشمه ها که در سوره دخان هم اشاره شده بود، پس از حرکت شبانه موسی و همراهانش و دستور فرعون برای بسیج نیرو و تعقیب انها بوده است.
- به ارث بردن این سرزمین با سرمایه هایش توسط بنی اسراییلی که در ان سرزمین تحقیر شدند و از ان فرار کردند، پس از خروج فرعونیان و قبل از بیان ماجرای غرق فرعونیان است و میتواند این نکته را طرح کند که این اموال و حکومت مصر به بنی اسراییل مستقر در مصر که همراه موسی نیامده اند، رسیده است. نجات از دست فرعونی که انها را به بندگی و اطاعت محض از خود واداشته بود . عبدت بنی اسراییل

حکومت بر سرزمینی که انها را میخواستند اخراج کنند و خدا وعده استخلاف داده بود.
سوره اسراء
قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَـؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَونُ مَثْبُورًا {102}
گفت قطعا مى‏دانى كه اين [نشانه‏ها] را كه باعث بينشهاست جز پروردگار آسمانها و زمين نازل نكرده است و راستى اى فرعون تو را تباه شده مى‏پندارم {102}
فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِيعًا {103}
پس [فرعون] تصميم گرفت كه آنان را از سرزمين [مصر] بركند پس او و هر كه را با وى بود همه را غرق كرديم {103}
وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفًا {104}
و پس از او به فرزندان اسرائيل گفتيم در اين سرزمين ساكن شويد پس چون وعده آخرت فرا رسد شما را همه با هم محشور مى‏كنيم {104}
سوره اعراف
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ {128}
موسى به قوم خود گفت از خدا يارى جوييد و پايدارى ورزيد كه زمين (کلش و این سرزمین) از آن خداست آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏دهد و فرجام [نيك] براى پرهيزگاران است {128}
قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ {129}
[قوم موسى] گفتند پيش از آنكه تو نزد ما بيايى و [حتى] بعد از آنكه به سوى ما آمدى مورد آزار قرار گرفتيم گفت اميد است كه پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند و شما را روى سرزمين جانشين [آنان] سازد آنگاه بنگرد تا چگونه عمل مى‏كنيد {129}

-این ایات هم به اراده فرعون برای اخراج بنی اسراییل از مصر (حکومت فرعون) و سکونت بنی اسراییل در همان سرزمین دارد.


لذا از مجموع ایات قران در این زمینه به نظر میرسد خروج کامل فرعونیان از مصر و غرق آنها
به ارث بردن بدون جنگ و دردسر تمام سرمایه ها و نعمات ان کشور
و آزادی ورهایی از ازار و شکنجه انها
و حاکمیت ملی بر سرزمینی که در ان به استضعاف کشیده شده بودند انهم سرزمینی که خدا انرا بخاطر نعمات و امکانات موجود ان انرا مبارک نامیده دلیل فضیلت بنی اسراییل باشد که ظاهرا تاکنون هم به قوم و ملت دیگری عطا نشده است.
آزادی از ظلم اربابان و شکنجه و ازار استبداد و حاکمیت بر سرنوشت و سرزمین خود نعمت بسیار بزرگی است که خداوند انرا بدون جنگ و قیام و تدبیری شگرف به بنی اسراییل عطا نمود.


الحمدلله رب العالمین
سیدکاظم فرهنگ
ارایه شده در عصرانه قرانی 22خرداد قران پویان
سیدکاظم فرهنگ
farhang ارسال شده: 1404/03/14 02:30:34 ب.ظ
 
فضیلت لزوما به معنای برتری نیست.

فَضيلت: آن چيزي است كه از حدّ لازم جاري بيشتر است. إفضال: به معناي إعطا (بخششي) بيش از حدّ معمول و مقرّر است و متفضّل كسي است كه چيزي را بيش از حدّ متعارف و مورد انتظار ادعا ميكند
و فضل از سوي خداوند تعالي: عبارت است از عطاي الهي بيش از حدّ لازم و مقرر در مقام تأمين زندگي مادي و روحاني و از مصاديق آن: رحمت، أجر عظيم و رضوان از سوي خداي تعالی و عفو، مغفرت و بالا بردن مقام تكويني يا تشريعي است. ضمناً فضل، يا ابتدايي و از جهت تكوين و در اصل خلقت يا بعد از آن است و يا مسبوق به اموري است كه در كسي كه فضل به او تعلق دارد، يافت ميشود.
التحقيق فی کلمات القران

هر گاه در آيات قرآن دقت شود خواهيم ديد كه فضل در آن بدو معني بكار رفته: ۱- برتري. ۲- عطيّه و احسان و رحمت. و هر دو از مصاديق معناي اولي است. امّا اوّلي ممكن است معنوي باشد مثل فَمٰا كٰانَ لَكُمْ عَلَيْنٰا مِنْ فَضْلٍ … اعراف: ۳۹. شما را بر ما بر تري و فضيلتي نبود. وَ لَقَدْ آتَيْنٰا دٰاوُدَ مِنّٰا فَضْلًا سباء: ۱۰. و ممكن است مادّي مثل وَ اللّٰهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَليٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ نحل: ۷۱. امّا دوّمي مثل وَ لٰكِنَّ اللّٰهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعٰالَمِينَ بقره: ۲۵۱. ليكن خدا صاحب احسان و رحمت است بر مردمان راغب گويد: هر عطيّه اي را كه بر معطي لازم نيست فضل گويند. يعني احسان و رحمت و عطائيكه خدا بر بندگان ميكند بر خداوند لازم نيست بلكه از روي لطف و كرم ميكند لذا بآن فضل گوئيم كه زيادت است و گرنه بندگان حقي در نزد خدا ندارند.

قاموس قران

﴿وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَي بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ
اينها سه مرحله است اول اين است كه كسي خيال نكند كه اين #فضيلت است اين يك #فضل است يك برتري و افزايش كمي است. فضيلت يك مرحله است. فضل يك مرحله است. فضله هم مرحله سوم
در سورهٴ مباركهٴ «مؤمنون» هست آيه 55 به بعد فرمود مبادا اينهايي كه ما به آنها امكانات بيشتري داديم فرزندان زياد داديم مال زياد داديم خيال بكنند كه ما به آنها خير داديم اين فضيلت نيست يك مقدار اگر بررسي كنيد فضل است نه فضيلت يك مقدار جلوتر برويد مي‌بينيد فضله است حواستان جمع باشد مبادا كسي خيال بكند كه مال بيشتري دارد فضيلت است اين يك زيادي است


ایت اله جوادی املی تفسیر سوره نحل

سیدکاظم فرهنگ
farhang ارسال شده: 1403/10/07 09:25:49 ب.ظ
 
یکی دیگر از ایات مرتبط در این زمینه، ایه 20 سوره مائده است:

وَ إِذْ قٰالَ مُوسىٰ لِقَوْمِهِ يٰا قَوْمِ اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيٰاءَ وَ جَعَلَكُمْ‌ مُلُوكاً وَ آتٰاكُمْ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ‌.

نظر مفسران مختلف در این ایه:
1- موسى نعمت‌هاى خداوند را براى بنى اسرائيل يادآورى مى‌كند، تا اين كار مقدّمه‌اى باشد براى فرمان جهادى كه به‌زودى به آنان خواهد داد و از ميان اين نعمت‌ها سه نعمت را برمى‌شمارد: اوّل، خدا در ميان آنان پيامبرانى قرار داد؛ دوم، از ميان آنان پادشاهانى پديد آورد؛ بدين معنا كه نعمت استقلال را به آنان داد تا خودشان بر خودشان حكومت كنند و [بديهى است كه] نعمتى بالاتر از آزادى نيست؛ سوم، خدا با آنها به گونه‌اى رفتار كرد كه با هيچ‌كس نكرد و آن اينكه دشمنان آنان را بدون جنگ و جهاد به هلاكت رسانيد و بدون زحمت كاشت و برداشت، منّ و سلوى برايشان فروفرستاد و نيز بدون اينكه آنها زمين را بكنند، آب گوارا از دل سنگ برايشان بيرون آورد و بدون آن‌كه زحمت بكشند و ساختمانى بسازند، ابر بالاى سرشان سايه افكند.

با بيان اين نعمت‌هاى سه‌گانه، تفسير آيۀ 47 از سورۀ بقره را نيز به‌دست مى‌آوريم: «يٰا بَنِي إِسْرٰائِيلَ اُذْكُرُوا نِعْمَتِيَ اَلَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى اَلْعٰالَمِينَ‌»؛ بدين ترتيب كه برترى بنى اسرائيل بر اهل زمان خود، به‌سبب فرستادن پيامبران از ميان آنان، استقلال آنان، فروفرستادن منّ و سلوى بر ايشان و ديگر نعمت‌ها بوده است؛ به بيانى ديگر، برترى بنى اسرائيل به‌سبب اخلاق و داشتن صفات نيكو نبوده، بلكه به سبب رفتار نيكو با آنان بوده است.

تفسیر کاشف

2-جَعَلَكُمْ مُلُوكاً ظاهرا مراد از آن استقلال، آزادى و خود مختارى است كه شامل همه بود، يعنى شما در مصر زير دست فرعونيان بوديد و از آزادى بهره‌اى نداشتيد، آن خدا بود كه شما را از دريا گذرانيد و آزادى داد، همه مالك سرنوشت خود شديد. سوم وَ آتٰاكُمْ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ‌ مراد از آن به نظرم عصا، يد بيضاء، شكافتن دريا، بيرون آمدن آب از سنگ، نزول من و سلوى و غيره بود كه تا آن روز جز بنى اسرائيل در هيچ قومى ديده نشده بود.
تفسیر احسن الحدیث

3- ملوك به معناى پادشاهان نيست، زيرا پادشاهان بنى اسرائيل بسيار كم بوده‌اند مانند يوسف، داود، سليمان و اشعياء، و ديگر پادشاهانى رسالتى در اين ميان نمى‌بينم مگر طالوت كه طبق آيۀ (247:2) پادشاه و مبعوث ربانى بوده ولى رسول نبوده است، و خلاصه اينكه پادشاهان بنى اسرائيل بسيار انگشت شمارند، و اين چهار پيامبر هم در واقع نبوت را در دو بُعد شرعى و سياسى دارا بوده‌اند، بنابراين «ملوكاً» غير رسالتى - به معناى پادشاهان - در انحصار طالوت يا افرادى ديگر كه ما آنها را نمى‌شناسيم بوده است. و مى‌بينيم كه از پيامبران بنى اسرائيل كه بيش از صدهزار نفر بوده‌اند اينجا بعنوان " جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيٰاءَ‌" يادشده و لكن " جَعَلَكُمْ مُلُوكاً " دربارۀ كل بنى اسرائيل تصريح دارد، بنابراين ملوكيت در اينجا به معناى نجات دادن خدا ايشان را از شر عبوديت فرعون است كه همواره نسبت به افكار، عقايد و اعمالشان مالك خود باشند نه مملوك فرعونيان. كمااينكه «و آتاكم» نيز اين ملوكيت جمعى را تأييد مى‌كند، زيرا اين رسالت اسرائيلى كل بنى اسرائيل را در بر داشته است.

اينجا " مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ‌" به معناى كل جهانيان در مثلث زمانى نيست بلكه مقصود مكلفان پيش از بنى اسرائيل هستند كه از آغاز تا اين زمان هرگز شريعتى مانند تورات و اين‌همه پيامبر نيامده است كه هم حجت رسولى رسولان و هم حجت رسالتى تورات فراتر از كل حجت‌هاى گذشته بوده است، و خود «لم يات» ماضى براى اين اختصاص كافى است، افزون بر آياتى قرآنى.

تفسیر فرقان

4- قسم دوم از نعمت‌ها را جمله: " وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً" بيان مى‌كند و مى‌فرمايد خداى عز و جل شما را استقلال داد و از ذلت رقيت و بردگى فراعنه و تحكم و زورگوئيهاى جباران نجات داد، چون كلمه "ملك" معنايى جز اين ندارد، كه انسان در كار خودش و اهلش و مالش استقلال داشته باشد، و بنى اسرائيل در سالهايى كه زير سايه موسى (ع) زندگى مى‌كردند بهترين سنت اجتماعى را داشتند و آن عبارت بود از سنت توحيد كه آنان را به اطاعت خدا و رسولش و به عدالت كامل در مجتمعشان مى‌خواند، بدون اينكه به احدى از امتهاى غير امت خود تجاوزى داشته باشند و يا فردى از افراد خودشان بر آنان سرورى و حكمرانى كند، و يا گرفتار اختلاف طبقاتى باشند، آن چنان كه امر مجتمعشان مختل گردد و هيچ كسى بر بالاى سر آنان نبود به جز موسى (على نبينا و آله و عليه السلام) كه خود يك پيامبر اولوا العزم بود نه پادشاهى چون ساير پادشاهان، و نه رئيس قبيله كه بر ملت و قبيله خود به غير حق سرورى مى‌كنند.
بعضى از مفسرين گفته‌اند: مراد از اينكه فرمود: (شما را ملوك قرار داد) همان صاحب حكومت و دولت شدن است، كه بوسيله طالوت و پس از وى داود و پس از آن جناب سليمان و ساير پادشاهان انجام شد، و بنا بر اين تفسير آيه شريفه حكايت از روزگارى دارد كه هنوز ملك و سلطنتى در بين بنى اسرائيل به وجود نيامده بود و موسى (ع) مى‌خواسته از پيش و به عنوان يك پيشگويى و اخبار از غيب به آنان وعده دهد كه روزگارى خواهد رسيد كه شما در آن روزگار صاحب تشكيلات حكومتى و پادشاهى در رأس آن تشكيلات خواهيد شد، چون در زمان خود موسى (ع) چنين وضعى نداشتند، و اصلا خانه و شهرى نداشتند، آواره بيابانها بودند ، و اين وجه عيبى ندارد، جز اينكه با جمله: " وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً" نمى‌سازد، زيرا در اين صورت بايد مى‌فرمود: "و جعل منكم ملوكا" و از شما اشخاصى را پادشاه شما كرد هم چنان كه فرمود: " إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيٰاءَ " و در بين شما پيغمبرانى قرار داد.

" وَ آتٰاكُمْ مٰا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ " اين جمله بيانگر قسم سوم از سه قسم نعمت‌هايى است كه خداى تعالى بر بنى اسرائيل انعام فرمود و آن عبارت است از عنايات و الطاف الهيه‌اى كه همراه بود با معجزات بسيار روشن و ارزنده كه اگر بر گفته خود (كه اى موسى ما به تو ايمان آورديم) استقامت مى‌كردند و پيمان الهى را نمى‌شكستند، زندگيشان را تعديل مى‌كرد آياتى كه تا در مصر بودند و بعد از آنكه خدا از شر فرعون و قومش نجاتشان داد از هر طرف بر آنان احاطه داشت، آرى هيچ امتى از امم عالم كه قبل از تاريخ زندگى موسى زندگى كرده بودند مانند قوم موسى اين همه معجزات و برهانهاى ساطع و نعمت‌هاى بى‌كران نداشتند، اين تنها قوم موسى (ع) بود كه خداى تعالى چنين معجزاتى و چنان نعمت‌هايى به آنان ارزانى داشت.
بنا بر اين ديگر وجهى براى گفتار بعضى نمى‌ماند كه گفته‌اند: مراد از" عالمين" جمعيت‌هاى هم عصر بنى اسرائيل است ، براى اينكه آيه شريفه بطور مطلق داشتن چنان معجزات و چنان نعمت‌ها را از كل طوائف بشر نفى كرده، صريحا مى‌فرمايد هيچ جمعيتى آن معجزات و نعمتهايى كه خدا به بنى اسرائيل داده بود نداشتند، و همين طور هم هست.

تفسیر المیزان
سیدکاظم فرهنگ
Guest ارسال شده: 1403/10/05 10:15:24 ب.ظ
 
وَ لَقَدِ اِخْتَرْنٰاهُمْ عَلىٰ عِلْمٍ عَلَى اَلْعٰالَمِينَ‌.
خداوند بنى اسرائيل را به زشت‌ترين صفت‌ها در كتابش توصيف و بزرگ‌ترين گناهان؛ همچون نيرنگ و فريب و مخالفت با حق و خوردن مال از راه نامشروع را براى آنان ثبت كرده است. همچنين آنان را به كفر و ستمگرى توصيف كرده، در چندين آيه مورد لعن قرار داده و به شديدترين مجازات‌ها هشدارشان داده است. ازاين‌رو، مفسران اجماع دارند بر اينكه مراد از «عالمين» در اين آيه و امثالش آن است كه خداوند اسرائيليان را بر جهانيان در زمان خودشان برترى داده است و نه در هر زمانى. ما در جلد اوّل اين كتاب گفتيم: خدا آنان را بر مردم آن زمان، تنها از يك‌جهت برترى داد و آن اينكه خدا چندين پيامبر را به‌سوى آنها فرستاد.

اكنون از آيه‌اى كه درصدد تفسير آنها هستيم، چنين الهام مى‌گيريم كه مراد از «العالمين» در اين آيه، تنها فرعون و كسانى است كه به الوهيّت او اعتراف كردند و نه تمامى مردم آن زمان. امّا رمز برترى دادن بنى اسرائيل بر فرعون و كسانى كه از او پيروى مى‌كردند روشن است و آن اينكه اسرائيليان همچون مصريان پيشين، فرعون را نپرستيدند.

تفسیر کاشف-مرحوم مغنیه
farhang ارسال شده: 1403/09/23 03:44:33 ب.ظ
 

جاثیه:16
وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
ما [پيش از شما] به بني‌اسرائيل [=دودمان يعقوب] کتاب و حکم و نبوّت عطا كرديم و از پاکيزه‌ها [=نعمت‌هاي دلپسند] روزي‌شان داديم و بر جهانيان [=معاصرين] برتري‌شان بخشيديم.

______

- اين فضيلت را، که ناشي از توجه ويژه خداوند به آن قوم، به عنوان اولين اُمت داراي شريعت و کتاب بود، در سورة بقره آيات 47 (2:47) و 122 (2:122) ، جاثيه 16 (45:16) و دخان 32 (44:32) مي‌يابيد. به نظر نمي‌رسد در گذشته، هيچ قومي واجد شرايط ويژه‌اي كه بر بني‌اسرائيل [نسل يعقوب از 12 فرزند او] گذشته، بوده باشد. قرن‌ها زجر و شكنجة فرعونيان و آوارگي‌هاي بعدي و حملات مكرّر همسايه‌ها و مصيبت‌هاي مختلف، زمينه‌ساز ظهور و بروز پيامبران بزرگي در ميان اين قوم شده است كه به رغم شرك و كفر و نفاق و عهد شكني اكثر بني‌اسرائيل با خدا و خلق او، در كورة فتنه و ابتلاء آبديده شده‌اند. فضيلت مورد نظر قرآن همين عنايت خدا در ارسال مربيّان و انزال كتابهاي آسماني بوده است، هرچند يهوديان، تسلطشان بر منابع قدرت و ثروت و اطلاعات در دنياي امروز را، با وجود اقليّت محض بودن، رمز برتري خود مي‌دانند و مي‌پندارند با تكيه بر قدرت‌هاي روزگار در آواره ساختن مردم فلسطين و تعرّض به كشورهاي اسلامي، براي هميشه در امنيّت و آسايش خواهند بود، اما تاريخ آن قوم به كرّات خلاف اين را ثابت كرده و بايد بدانند جز با تمكين از حق دوامي نخواهند داشت.

تفسیر بازرگان
سیدکاظم فرهنگ
ali ارسال شده: 1403/08/19 09:30:14 ق.ظ
 

فرمود ما به بني اسراييل چند چيز داديم که اصل آن همان تورات و انجيل و زبور و اينهاست؛ البته بعضي از اين کتاب‌ها جامع احکام حقوقي و عبادي و معاملات و معارف‌ هستند و بعضي‌ها هم در حدّ زبور موعظه‌ می‌باشند.
فرمود ما بني‌اسرائيل را کتاب داديم ـ تورات و انجيل و مانند اينها ـ و حکم داديم، يک؛
حاکميت و حکومت داديم، دو؛
و به برکت معارف همان کتاب آسمانی حکمت داديم، سه؛
نبوت داديم به انبياي آنها
و در اثر همان کتاب و معجزاتي که به انبياي آنها داديم بهره‌ها بردند و از نظر روزي‌هاي ظاهري هم آنها را برخوردار کرديم، روزي‌هاي فراواني داديم، آمدند به شام و در اين سرزمين بهره‌هاي فراواني بردند و نسبت به مردم عصر خودشان از فضيلتي برخوردار شدند «مِنْ حِيثُ الکِتابِ وَ النُّبُوّة وَ الحُکم» که آيات الهي و معجزات فراواني را به موساي کليم داديم.
از نظر کثرتِ نبوت، اين ﴿فَضَّلْنَاهُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ﴾ نسبي نيست، نفسي است! البته از نظر فضايل شخصي نسبي است، نه نفسي،
لکن کمتر گروهي مثل اينها به فساد و خونريزي و توطئه و خيانت مبتلا شدند.
ما همه چيز را به اينها داديم! ﴿فَضَّلْنَاهُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ﴾ شد؛ اما با اين حال از هر جهت، کمتر خيانتي به ذهن آنها رسيد که عمل نکنند
در جرياني که ما به بني‌اسرائيل کتاب و حکم و نبوت داديم، بعضي‌ها برای مجموع است و بعضي برای جميع؛ يک وقت ملتي را پيروز مي‌کند، اين ملت هرکدام از اينها به حسب دنيايي يک مسئوليت شايسته‌اي دارند؛ اما در جريان وحي و نبوت اين‌طور نيست که به اينها داده باشيم،
فرمود در اينها ما وحي و نبوت را قرار داديم؛ شما آيه بيست سوره مبارکهٴ «مائده» را ملاحظه بفرماييد: ﴿وَ إِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُم مُلُوكاً﴾،
در بين شما رهبران الهي و معصوم نصب کردم؛ اما شماها را هرکدام به نوبهٴ خود مسئوليتي دادند که مَلِک شديد؛ تعبير ﴿جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ﴾ با ﴿جَعَلَكُم مُلُوكاً﴾ خيلي فرق دارد! ﴿وَ آتاكُم مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدَاً مِنَ الْعَالَمِينَ﴾، براي اينکه اين همه انبيا را در اثر آن شرارت شما در بين شما مبعوث کردم! در اثر بدرفتاري شما پشت سر هم پيامبر نصب کردم! بنابراين اينکه ﴿فَضَّلْنَاهُمْ﴾ شد، نه يعني اينها آدم‌هاي خوبي‌ هستند، بدتر از اينها شما در قرآن سراغ نداريد! ﴿وَ قَتْلَهُمُ الأنْبِيَاءَ﴾ برای اينها بود، ﴿وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ﴾ برای اينها بود، با ديدن آن معجزهٴ سنگينِ عبور از دريا به موساي کليم(سلام الله عليه) گفتند: ﴿اجْعَلْ لَنَا إِلهاً كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ﴾.[12] بنابراين فرمود که چنين بود، شما به امت خودتان بگوييد که اين راه را نروند.

ايت اله جوادي آملي- تفسير سوره جاثيه
ali ارسال شده: 1402/08/29 08:05:59 ق.ظ
 

بدیهای یهودیان باعث شده که خدا بسیاری از گوشتها و غذاهای لذیذ را بر آنان حرام کند پس آنان امت برگزیده خدا نیستند
و معنای (فضلناهم علی العالمین؛ برجهانیان برتریشان دادیم) این است که آنان تنها گروهی هستند که دو دوره فرعونی بسیار سخت و دوره فراوانی نعمت بدون رنج را تجربه کردند.

تفسير سوره انعام- استاد احمد عابديني


ali ارسال شده: 1400/08/12 09:03:35 ق.ظ
 


واژه تفضیل اجمال دارد و بر معانی چندی دلالت می‌کند؛ معنای مقصود متن را باید از قرینه موجود در سیاق به دست آورد. قرآن کریم درباره برتری مردم بر یکدیگر با همین تعبیر سخن گفته است؛ آن جا که می‌گوید:
(وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ)؛ (3)خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در رزق برتری بخشیده است.

این نوع برتری در نعمت است، نه در ارزش. در جایی دیگر باز با همین تعبیر «فضّل» می‌فرماید: (فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ)؛ (4) این خطاب نیز که متوجه یهود است، مربوط به تفضیل در نعمت است، این برتری به دلیل قرینه موجود در آیه مربوط به ارزش نیست؛ (وَآتاكُم مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدَاً) (5) به شما چیزهایی داده شده که به دیگران داده نشده است.

علامه محمد حسين فضل الله
ali ارسال شده 1399/09/20 11:02:28 ب.ظ
 


آیه 140: واقعاً بنی¬اسرائیل بر جهانیان برتری داشتند؟ البته که نه! زیرا از لحاظ اجتماعی، تازه از بردگی خلاص شده بودند. از لحاظ مالی، هیچ چیز نداشتند و حتی زمینی نداشتند که در آن خانه¬ای بنا کنند و مزرعه¬ای احداث کنند. قوم آواره بی-هویت فراریی بودند که سطح فکرشان هم آن بود که ای پیغمبر خدا برای ما بت بیاور.
پس برتری آنها در چه بود؟ واقعاً برتری آنها در خودشان نبود. بلکه مربوط به حضرت موسی(ع) و تعالیمی که بعداً از او خواهند یافت بود.


تفسیر سوره اعراف اقای گنجه ای
فرزين ارسال شده: 1399/04/14 07:05:12 ق.ظ
 

در وجه برگزیدگی قوم در فولکلور و سنت یهودی گفته میشود که از میان اقوام پیرامون تنها عبرانیان بودند که توحید یا خدائی یهووا را پذیرا شده اند.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2025, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.387 ثانیه ایجاد شد.