رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 102
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
نکاتی از جزء نوزدهم قرآن کریم
سوره فرقان
افسوسهای بی فایده
وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنیِ اتخََّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(27)یَاوَیْلَتا لَیْتَنِی لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِیلًا(28)لَّقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی(29- فرقان)
روزی که ظالم دست خود را از روی حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش همراه با فرستاده او برای خود، راه باریکهای به سوی هدایت دست و پا میکردم. ای وای، کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمیگرفتم؛ چون او مرا از قرآنی که برایم آمد گمراه کرد.
ظاهراً مراد از«ظالم» هر کسی است که با هدایت فرستاده الهی به راه راست نمیرود؛ هر چند که آیه در مورد ستمگران این امت و رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شده است.(1) در قیامت صحنههای عجیبی رخ میدهد که بخشی از آن حسرتهای بی فایده ایست که ظالمان نسبت به عمل کرد غلط خود در گذشته میخورند؛ ندامتهایی که دیگر هیچ سودی به حال آنها ندارد. آیات مورد بحث به دو مورد از این حسرت خوردنها اشاره دارد.
حسرت اول بعد از آن است که میبینند تنها راه نجات و سعادت راهی بود که فرستادگان الهی به مردم ارائه کردند و خود در آن راه پیشقدم شده و مردم را به آن دعوت کردند؛ ولی اینها به جای تبعیت و همراهی با رسولان حق، آنها و راهشان را مسخره کردند و از گام نهادن در آن به شدت خودداری کردند. حسرت دوم نسبت به دوستانی است که در دنیا برگزیدند دوستانی که به ظاهر دوست بودند اما در واقع دشمنان خطرناکی بودند که باعث گمراهی و بدبختی آنها شدند و با آنکه دین و راهکار هدایت و سعادت در دسترس اینها قرار داشت اما آن به ظاهر دوستان آنها را از پیروی دین منع کرده و به گناه و بازیهای دنیایی مشغول کردند. از این آیه به خوبی میتوان به نقش و میزان تأثیر دوست در سعادت و شقاوت انسان پی برد؛ نقش و تأثیری که با تحقیق و تجربه ثابت شده و غیرقابل انکار است.
بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد
أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (فرقان- 43)
آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش برگزیده؟ «هوی» به معنای میل نفس به سوی خواستههای خودش است؛ بدون اینکه آن تمایلات را با عقل خود سنجیده و هماهنگ کرده باشد و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»؛ اطاعت و پیروی کردن آن است؛ بدون اینکه توجهی به دستورات خداوند متعال داشته باشد.(2)
آیه شریفه درباره کسانی سخن میگوید که در کنار آن خدای یکتا، خدای دیگری هم دارند که برخی اوقات و یا همیشه از دستورات او پیروی میکنند. آن خدای دیگر یا بت نتراشیدهای که پیروان زیادی هم دارد همان بت نفس ماست. هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا میتوان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم. اگر دستور دین را بی محلی کردیم و در پی برآوردن خواهش دل برآمدیم شک نکنیم که بت پرستیدهایم؛ نشان به آن نشان که در دل یا به زبان میگوییم: «چون دلم میخواهد» نه «چون خدا میخواهد»
چقدر از مال خود را انفاق کنیم؟
وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا(67- فرقان)
مؤمنین که بندگان خداوند رحمانند وقتی انفاق میکنند، نه اهل زیادهروی هستند و نه بخل میورزند؛ بلکه بین این دو راه اعتدال را بر میگزینند. این آیه شریفه به یکی از ویژگیهای مؤمنین که اعتدال و دوری از هر گونه افراط و تفریط در کارها به خصوص در مسأله انفاق است اشاره میکند. در این فراز قرآن کریم اصل انفاق کردن را به عنوان یکی از وظایف و برنامههای قطعی مؤمنین، مسلّم گرفته و تنها مقدار پرداخت آن را به شکل توصیفی بیان میکند که: مؤمنین انفاقی عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سختگیری دارند؛ نه آن چنان بذل و بخشش میکنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند و نه آن چنان سخت میگیرند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.(3)
در یکی از روایات اسلامی تشبیه جالبی برای «اسراف» و «اقتار» که نقطه مقابل یکدیگرند و نیز حد اعتدال شده است. بر اساس آن روایت امام صادق علیهالسلام این آیه را تلاوت فرمود و مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود این همان «اقتار» و سختگیری است؛ سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت و فرمود این «اسراف» است. بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود به گونهای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دستش ماند و فرمود این همان «قوام» است.(4)
راه تبدیل سیئات به حسنات
مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا(70- فرقان)
آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدیهایشان را به خوبیها تبدیل میکند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. این آیه بشارتی است شگفت به کسانی که گناه کردهاند و از گذشته خود پشیمانند. در این فراز سخن از عفو بخشش نیست بلکه گامی فراتر و لطفی بیشتر به چشم میخورد و آن تبدیل گناهان به حسنات است. اگر گنهکاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد.
خلاصه نظر علامه طباطبایی(ره) در چگونگی تبدیل سیئات به حسنات
گناه آن اثری است که با ارتکاب نهی خدا در نفس ایجاد شده و در آن باقی میماند. و نیز تا ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمیشود و گناه و اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است. حال اگر چنین ذاتی با توبه؛ ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد.(5)
سوره شعراء
یک نفر کشت؛ اما خدا همه را عذاب کرد
وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ(156) فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُواْ نَادِمِینَ(157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاََیَةً وَ مَا کاَنَ أَکْثرَُهُم مُّؤْمِنِینَ(158)
پیامبرشان حضرت صالح ع به آنها گفت این کاری به این شتر نداشته باشید که اگر آسیبی به او رساندید گرفتار عذابی سخت خواهید شد. اما آنها گوش نکرده و آن شتر را کشتند و بعد که عذاب قطعی را دیدند پشیمان شدند که سودی به حالشان نداشت و عذاب آنها را فراگرفت. نکته قابل توجه در این آیه این است که قاتل آن شتر فقط یک نفر بود؛ اما همانطور که ملاحظه میکنید خداوند متعال نفرمود «فعقرها احد منهم؛ یکی از آنها شتر را کشت»؛ بلکه فرمود « فَعَقَرُوهَا » همه او را کشتند و بعد هم نفرمود فقط آن یک نفر عذاب شد بلکه فرمود همه آنها به عذاب الهی گرفتار شدند . حال سوال این است که چرا خداوند گناه یک نفر را به همه نسبت داد و همه را گرفتار عذاب کرد؟
پاسخ این سوال را امیرالمؤمنین علیهالسلام دادهاند آن حضرت میفرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا(6) ؛ ای مردم، جز این نیست که خشنودی و خشم است که مردم را بر محوری جمع میکند. همانا ناقه ثمود را یک نفر پی کرد و کشت؛ امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان به آن گناه رضایت دادند. پی نوشت ها : (1) ر.ک به المیزان ج15 ص203 (2) المیزان ج15 ص223 (3) نمونه 15 ص152 (4) الکافی ج4 ص54 (5) المیزان ج15 ص 243 (6) نهجالبلاغه خطبه 201 كلمات كليدي:فرقان شعرا ثمود شتر دوست ویرایش بوسیله کاربر 1394/04/15 09:19:38 ق.ظ
| دلیل ویرایش: key words
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,039 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات کلیدی و پیام های مهم جزء نوزدهم
جزء نوزدهم شامل ادامه سوره فرقان، سوره شعرا و 55 ایه نخست سوره نمل است.
فواید نزول تدریجی قرآن
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا {32} و كسانى كه كافر شدند گفتند چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم و آن را با هماهنگی پشت سرهم ردیف کردیم. {32} -در پاسخ به ايرادي كه كافران بر عدم نزول يكجاي قران مي گرفتند، خداوند به پيامبر ميفرمايد ما با اين كار (نزول تدريجي) قلب ترا تثبيت مي كنيم. سپس در آيه 33 نحوه تثبيت را توضيح ميدهد كه هر موقع كافران ، بهانه ها و اتهامات و مطالب جديدي در مخالفت با پيامبر و قران بيان مي كنند يا شبهاتي آميخته از حق و باطل در افكار عمومي ترويج مي كنند، خداوند با نزول ايهاي پاسخ انها را بحق و با بهترين توضيح ميدهد و همين باعث تقويت روحيه پيامبر و مسلمين و متقابلا تضعيف كفار ميشود و همين امر هم موجب ناراحتي انها از نزول تدريجي و غير يكجاي قران شده است.
مشخصات عبادالرحمان:
در آيات انتهايي سوره فرقان به ويژگيهاي بندگان شايسته خداوند اشاره شده كه عبارتند از: -عدم تكبر -مواجهه مناسب با جاهلان -پيوسته به ياد خدا بودن -خايف از عذاب جهنم و دعا براي مبتلا نشدن به آن -اعتدال در انفاق ( نه اهل زیادهروی هستند و نه بخل میورزند؛) -نفي نظري و عملي شرك -عدم قتل نفس -اجتناب از زنا -عدم شهادت ناحق -اعراض از لغو -متذكر شدن از ايات الهي -دعا براي برخورداري از همسر و فرزندان باتقوا
منظور از سلام گفتن به جاهلان چیست؟ وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا در اینجا هم، مفهوم کلی سلام که ابراز اطمینان دادن به مخاطب و سلامت ماندن و ایمن بودن مخاطب از ناحیه سلام کننده محسوب میشود، مصداق و مفهوم دارد. یعنی به مخاطب جاهل یا لغوگو یا عنود نسبت به حق اعلام میکنیم که علیرغم اینکه ما بحق بودن خود اطمینان داریم اما مقابله به مثل نمیکنیم ،تهدید نمی کنیم، لغو نمی گوییم و گذر می کنیم. وخطری هم متوجه مخاطب نیست. عبادالرحمان در دنیا در مواجهه با ناملایمات و توهین و مسخره جاهلان و مخالفان ،به انها سلام میگویند. درعوض در آخرت هنگام ورود به بهشت،بهشتیان به انها سلام میگویند.
-مشترکات دعوت انبیا و واکنش های مخالفان در طول زمان
در سوره شعرا که به داستان 5 پیامبر اشاره شده در ابتدای همه انها 5 ایه بطور مشترک وجود دارد که حاکی از اشتراک پیام اصلی انبیا و نیز یکسانی واکنش اقوام مختلف به دعوت انبیا و همچنین تبلیغ انبیا بدون درخواست اجر و مزد از مردم است.
كَذَّبَتْ قَوْمُ ...الْمُرْسَلِينَ {} إِذْ قَالَ لَهُمْ ...أَلَا تَتَّقُونَ {} إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ {} فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ {} وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ {} فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ {} قوم .. پيامبران را تكذيب كردند {}چون ...به آنان گفت آيا پروا نداريد {}من براى شما فرستادهاى در خور اعتمادم {}از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد {}و بر اين [رسالت] اجرى از شما طلب نمىكنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست {}
در انتهای داستان هر قوم بعد از بیان مجازات قوم نیز این عبارت تکرار شده است: ان فی ذالک لایه و ماکان اکثرهم مومنین و ان ربک لهو العزیزالرحیم : قطعا در اين [ماجرا] آیه و عبرتى است و[لى] بيشترشان ايمانآورنده نیستند و در حقيقت پروردگار تو مسلط و در عین حال دارای رحمت (نسبت به مومنان) است
همانا پرودگارت عزیز رحیم است
تکرار 9 باره صفات عزیزالرحیم برای خداوند در سوره شعرا بیشترین تکرار این عبارت در سوره های قران است. این ترکیب یعنی که خداوند در عین مسلط بودن و تفوق داشتن بر خلایق از جمله مکذبین و مخالفان دین، دارای ثبوت در رحمت نسبت به مومنان است.
در این 5 داستان علاوه بر دعوت مشترک انبیا به پیام خاص رسولان که متمرکز بر یک یا چند رفتار مهم یا عقیده خاص اشتباه آن قوم بوده نیز اشاره شده است.
الف- قوم نوح: تمسخر و تحقیر پیروان نوح و درخواست از نوح که از انها جدا شده و انها را از خود طرد نماید. ب-قوم عاد:از ایات سوره اینگونه برمی آید که روحیه ای اشرافی و ستمگر و جبار داشتند و با ساخت کاخها و عمارات بلند و شدت عمل در مواجهه با زیردستان و کارهای عبث ،دنبال جاودانگی بوده اند.
ج-قوم ثمود:در نعمتهای مختلف غرق بودند اما دچار غفلت شده و با تبعیت از مسرفینی که در زمین فساد می کردند،در استفاده از نعمتها دچار از حدگذرانی و تجاوز از حدود منطقی و شرعی شدند.
د- قوم لوط:مبتلا به عمل زشت لواط و همجنس بازی در میان مردان و زنان بودند.
ه-اصحاب ایکه(حجر):مبتلا به کم فروشی در معاملات و فروکاستن از ارزش کالاها و پیمانه ها بودند.
آیا الفاظ قران هم وحی شده یا پیامبر معارف دریافتی خود را در قالب این عبارات بیان کرده است؟
وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ {192} نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ {193} عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ {194} بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ {195}شعرا و راستى كه اين [قرآن] نازل شده از پروردگار جهانيان است {192}روح الامين آن را بر دلت نازل كرد {193}تا از انذااردهندگان باشى {194}به زبان عربى روشن {195}
ایه 195 بیانگر آن است که الفاظ قران به زبان عربی توسط جبرییل بر پیامبر نازل شده و این نظریه که فقط معانی و مفاهیم قران بر پیامبر نازل شده و عبارات و الفاظ قران متعلق به پیامبر است،در تناقض با این آیه است.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 112 مکان: تهران
|
⁉️📖چرا قرآن یک دفعه نازل نمی¬شود؟
💠🔆 وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلًا «32/فرقان»
🌱و كسانى كه كفر ورزيدند، (بهانهى ديگرى آورده و) گفتند: چرا (تمام) قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟ (غافل از آن كه ما) اين گونه (نازل كرديم) تا دل تو را به وسيلهى آن استوار كنيم و آن را به تدريج و آرامى بر تو خوانديم.
💠🔆 وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً «33/فرقان»
🌱و هيچ مَثَلى (از بهانهها و طعنهها) براى تو نياورند، مگر آن كه پاسخ به حقّ و بهترين بيان را براى تو آورديم.
🔹🔸در رابطه با آیه¬های 32و33، اساساً چرا کفار این ایراد را گرفتند؟
🔹🔸مگر برای انبیاء دیگر، یکباره نازل شده بود؟
🔹🔸اساساً آنها با آن وضع علم و سوادشان (که در تمام مکه فقط هفت نفر که بتواند بخواند و بنویسد وجود داشت) در آن موقعیت بودند که بتوانند چنین چیزهائی را بدانند؟
🔹🔸آنهم چیزهائی که حتی ما هم پس از بیش از 1400 سال(قمری) پس از آنها و با اینهمه پیشرفت علمی و تکنولوژیک هنوز نمی¬دانیم؟
👈بطور قطع آنها در چنان موقعیتی نبودند که چنان چیزهائی را بدانند اما ما می-توانیم علت اینکه چنین ایرادی را گرفتند، حدس بزنیم.💭
🍃آنها از حالت «زنده» و «تدریجی بودن نزول» و «سخن روز داشتن» قرآن کلافه شده بودند.
🍃هر شایعه و توطئه¬ای که ایجاد می¬کردند فردا آیه¬ای نازل می¬شدو آن توطئه و شایعه را خنثی می¬کرد و هر ایرادی می¬گرفتند، جوابش می¬آمد و این بود که نمی¬دانستند این روند چقدر ادامه خواهد داشت و تا کجا پیش خواهد رفت که این ایراد را می-گرفتند.
👌در حقیقت مشکل کفار آن دوره، یکی این بود که بعلت پویائی و زنده بودن مکانیزم نزول وحی، نمی¬توانستند «برنامه¬ریزی جامعی برای مقابله ایدئولوژیک با پیامبر» تدوین کنند و آیه 33 در این موضوع بخوبی گویاست.
👈البته اینکه فرموده: «قلب تو را بوسیلۀ آن تثبیت کنیم»، در حقیقت، عموم مخاطبان آن روز – مثلاً مسلمانان و مؤمنان – به این تعبیر سزاوارتر بودند.
📚آقای جمال گنجه ای
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,962
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نكات مهم و كليدي هر جزء قران
از سال گذشته، هر روز فايل صوتي كوتاهي توسط اقاي سيدكاظم فرهنگ از نكات مهم هر جزء يا محتواي كلي سوره هاي آن جزء در كانال قران پويان و گروه تقرب ارسال ميشود.
با توجه به استقبال كاربران عزيز
لينك دانلود اين فايلها در سايت نيز ارسال ميشود
جزء 19 مروري بر محتوا و محور اصلي سوره شعرا و نكاتي از آن
https://quranpuyan.com/f...h%20shoara%20farhang.mp4
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, students, member تاریخ عضویت: 1397/09/13 ارسالها: 168 مکان: Qom
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
💮🌸صفات مؤمنين : تواضع و فروتنى، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان
🔶و عباد الرحمن الّذين يمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.(63فرقان)
🔹و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمين بىتكبّر راه مىروند، و هرگاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گويند) با ملايمت (و سلامت نفس) پاسخ دهند.
بعد از آنكه در آيه قبلى استكبار و خود خواهى كفار بر خداى سبحان و اهانتشان نسبت به اسم كريم و رحمان را ذكر كرد، در اين آيه در مقابل آن رفتار مؤمنين را ذكر مى كند كه نه تنها به اسم رحمان اهانت نمى كند، بلكه خود را بنده رحمان مى دانند همان رحمانى كه كفار از لفظ آن گريزان بودند و نفرت داشتند.
💮🔶در اين آيه دو صفت از صفات ستوده مؤمنين را ذكر كرده،
1⃣ اول اينكه : (الّذين يمشون على الارض هونا - مؤمنين كسانى هستند كه روى زمين با وقار و فروتنى راه مى روند) و (هون ) به طورى كه راغب گفته به معناى تذلل و تواضع است بنابراين، به نظر مى رسد كه مقصود از راه رفتن در زمين نيز كنايه از زندگى كردنشان در بين مردم و معاشرتشان با آنان باشد.
💮🌸پس مؤمنين، هم نسبت به خداى تعالى تواضع و تذلل دارند و هم نسبت ب ه مردم چنينند، چون تواضع آنان مصنوعى نيست، واقعا در اعماق دل، افتادگى و تواضع دارند و چون چنينند ناگزير، نه نسبت به خدا استكبار مى ورزند و نه در زندگى مى خواهند كه بر ديگران استعلاء كنند و بدون حق، ديگران را پائين تر از خود بدانند و هرگز براى به دست آوردن عزت موهومى كه در دشمنان خدا مى بينند در برابر آنان خضوع و اظهار ذلت نمى كنند. پس خضوع و تذللشان در برابر مؤمنين است نه كفار و دشمنان خدا، البته اين در صورتى است كه به گفته راغب كلمه (هون ) به معناى تذلل باشد. و اما اگر آن را به معناى رفق و مدارا بدانيم معناى آيه اين مى شود كه : مؤمنين در راه رفتنشان تكبر و تبختر ندارند.
2⃣صفت دومى كه براى مؤمنين آورده اين است كه، چون از جاهلان حركات زشتى مشاهده مى كنند و يا سخنانى زشت و ناشى از جهل مى شنوند، پاسخى سالم مى دهند، و به سخنى سالم و خالى از لغو و گناه جواب مى گويند، شاهد اينكه كلمه سلام به اين معنا است آيه (لا يسمعون فيها لغوا و لا تاثيما الا قيلا سلاما سلاما) مى باشد، پس حاصل و برگشت معناى اين كلمه به اين است كه : بندگان رحمان، جهل جاهلان را با جهل مقابله نمى كنند.
💮👈و اين صفت، صفت عباد رحمان در روز است كه در ميان مردمند و اما صفت آنان درشب همان است كه آيه بعدى بيان نموده 📚تفسیرالمیزانویرایش بوسیله کاربر 1401/01/31 10:34:53 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,039 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات کلیدی و برگزیده جزء نوزدهم بصورت تصویری
جهت مشاهده با نام کاربری خود وارد سایت شوید
و یا به صفحه اینستاگرام قران پویان مراجعه نمایید
https://www.instagram.com/quranpuyan/
فایلهای الصاق شده : جزو19.jpeg (30kb) تعداد دانلود 0 بار.شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️ خرافات و فال بینی و رمالی را کنار بگذارید.
💠قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ
🌱گفتند: «ما (وجود) تو و همراهانت را به فال بد گرفتیم.» گفت: «فال بد شما، (عذابِ) نزد خداست (که بهزودی به سبب اعمالتان به شما خواهد رسید). آری، شما افرادی هستید که آزمایش شدهاید.» نمل - ۴۷
👈تطير" چنان كه میدانيم از ماده" طير" به معنی پرنده است، و چون عرب فال بد را غالبا بوسيله پرندگان میزد، عنوان" تطير" به معنی فال بد زدن آمده است، در برابر" تفال" كه به معنی فال نيك زدن است.
🔷اصولا انسان نمیتواند در برابر علل حوادث بی تفاوت بماند، سرانجام بايد برای هر حادثهای علتی بجويد، اگر موحد باشد و خداپرست و علل حوادث را به ذات پاك او كه طبق حكمتش همه چيز را روی حساب انجام میدهد بازگرداند و از نظر سلسله علل و معلول طبيعی نيز تكيه بر علم كند مشكل او حل شده است و گرنه يك سلسله علل خرافی و موهوم و بی اساس برای آنها میتراشد، موهوماتی كه حد و مرزی برای آنها نيست و يكی از روشنترين آنها همين فال بد زدن است.
🔷فی المثل عرب جاهلی حركت پرندهای را كه از طرف راست به چپ میرفت به فال نيك میگرفت، و دليل بر پيروزی، و اگر از طرف چپ به راست حركت میكرد به فال بد میگرفت و دليل بر شكست و ناكامی! و از اين خرافات و موهومات بسيار داشتند.
🔷امروز نيز - هر چند از نظر علم و دانش روز پيروزيهای فراوانی كسب كردهاند- اين قبيل خرافات و موهومات فراوان است تا آنجا كه گاهی افتادن يك نمكپاش بر زمين آنها را سخت ناراحت میكند، و منزل و اطاق يا صندلی كه شماره آن سيزده باشد سخت در وحشتشان فرو میبرد، و هنوز هم بازار رمالان و فالگيران در ميان آنها گرم و داغ است، و مساله موهوم بخت و طالع در ميان آنها مشتری فراوان دارد.
🔷ولی قرآن با يك جمله كوتاه میگويد:" طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ": بخت و طالع و پيروزی و شكست و موفقيت و ناكامی شما همه نزد خدا است، خدايی كه حكيم است و مواهبش را طبق شايستگيها، شايستگيهايی كه بازتاب ايمان و عمل و گفتار و كردار انسانها است تقسيم میكند.
👌و به اين ترتيب اسلام پيروان خود را از وادی خرافه به حقيقت، و از بيراهه به صراط مستقيم دعوت میكند.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,962
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
✅پاسخ قرانی به کسانی که به شما پیشنهاد #رشوه ،هدیه و کمک مالی می کنند
حضرت سلیمان نامه ای به ملکه سبا می نویسد و خواهان تسلیم شدن وی و اطاعت کردن از سلیمان می شود.ملکه پس از مشورت با سران قوم تصمیم میگیرد به جهت احتراز از جنگ و فساد ،هدیه ای برای سلیمان بفرستد و واکنش او را ببیند. سلیمان پس از دریافت هدیه اینگونه پاسخ مدهد: فَلَمَّا جَاء سُلَيْمَانَ قَالَ 👈 أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ﴿۳۶﴾ نمل و چون [پيك] نزد سليمان آمد، [سليمان هديه را ديد و] گفت 👈👈آيا به من مدد مالى مىرسانيد؟ بدانيد كه آنچه خداوند به من بخشيده است،از آنچه به شما بخشيده است بهتر است، آرى [مىبينم كه] شما به هديه تان دلخوشيد
🔹 این جملات پاسخ مناسب و خدا پسندی برای کسانی است که می خواهند با تحریک احساس طمع در ما ،به خواسته های دیگر خود برسند. 🔹هدايا را به نحو احسن بپذيريد و پاسخ دهيد. «إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» امّا نه در مواردی كه هديه جنبهی رشوه دارد. 🔹بهترين اهرم برای طرد مال حرام، توجّه به الطاف الهی است.
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.