logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170767)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133478)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123427)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89879)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.    ایا دعا به هم زدن نظام موجود هستی است؟       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

SAGHI Offline
#1 ارسال شده : 1392/10/21 10:33:28 ق.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 102

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
آيه 41


بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَآءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ‏
ترجمه
بلكه (در هنگامه‏هاى خطر) فقط او را مى‏خوانید، پس اگر بخواهد آن رنجى كه خدا را به خاطر آن مى‏خوانید بر طرف مى‏كند، و آنچه را براى خداوند شریك مى‏پنداشتید (در روز قیامت) فراموش مى‏كنید.

نکته ها
برداشتن عذاب، یا براى اتمام حجّت است، یا به خاطر تغییر حالات قوم. چنانكه در آیه 98 سوره‏ى یونس مى‏فرماید: «لمّا آمنوا كشفنا عنهم عذاب الخزى» چون ایمان آوردند، عذاب خوارى و ذلّت را از آنان برداشتیم.

پیامها
1- همه معبودهاى خیالى به هنگام برخورد انسان با حوادث فراموش مى‏شوند. «بل ایّاه تدعون... و تنسون ما تشركون» آنان نه تنها فراموش، بلكه انكار مى‏شوند. چنانكه در آیه‏ى دیگر مى‏خوانیم: «واللَّه ربّنا ما كنّا مشركین» [329] مشركان در قیامت با سوگند شرك خود را انكار مى‏كنند.
2- دعاى خالصانه، همراه استجابت است. «بل ایّاه تدعون فیكشف»
3- یأس از غیر خدا، سبب سرعت در استجابت دعاست. (حرف «فاء» در كلمه‏ى «فیكشف»)
4- استجابت دعا، در اراده و مشیّت حكیمانه‏ى خداوند است. «فكیشف....ان شاء»
329) انعام، 23.

آيه 42


وَلَقَدْ أَرْسَلْنَآ إِلَى‏ أُمَمٍ مِّنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَهُمْ بِالْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ‏
ترجمه
و همانا به سوى امّت‏هاى پیش از تو (نیز پیامبرانى) فرستادیم، (و چون سرپیچى كردند) آنان را به تنگدستى وبیمارى گرفتار كردیم. باشد كه تضرّع كنند.

نکته ها
«بأساء» به معناى جنگ، فقر، قحطى، سیل، زلزله وامراض مُسرى و «ضرّاء» به معناى غم، غصّه، آبروریزى، جهل و ورشكستگى است.
حضرت على علیه السلام فرمود: اگر هنگام ناگوارى‏ها مردم صادقانه به درگاه خدا ناله كنند، مورد لطف خدا قرار مى‏گیرند. [330] مولوى در ترسیم این حقیقت مى‏گوید:
پیش حقّ یك ناله از روى نیاز به كه عمرى در سجود و در نماز
زور را بگذار و زارى را بگیر رحم سوى زارى آید اى فقیر
330) تفاسیر صافى و نورالثقلین.

پيام ها
1- بعثت انبیا در میان مردم، یكى از سنّت‏هاى الهى در طول تاریخ بوده است. «لقد ارسلنا الى اُمَم من قبلك»
2- تاریخ گذشتگان، عبرت آیندگان است. «قبلك»
3- در تربیت و ارشاد، گاهى فشار وسخت‏گیرى هم لازم است. «اخذناهم بالبأساء و الضرّاء»
4- مشكلات، راهى براى بیدارى فطرت وتوجّه به خداوند است. «یتضرّعون»
5 - هر رفاهى لطف نیست و هر رنجى قهر نیست. «لعلّهم یتضرّعون»
6- همه‏ى افراد لجوج، با فشار و در تنگا و سختى قرار گرفتن هم رام نمى‏شوند. «لعلّهم یتضرّعون»

آيه 43


فَلَوْلَا إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَنُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ‏
ترجمه
پس چرا هنگامى كه ناگوارى‏هاى ما به آنان رسید، توبه و زارى نكردند؟ آرى (حقیقت آن است كه) دل‏هاى آنان سنگ و سخت شده و شیطان كارهایى را كه مى‏كردند، برایشان زیبا جلوه داده است.

پيام ها
1- تضرّع به درگاه خداوند، سبب رشد و قرب به او و ترك آن نشانه‏ى سنگدلى و فریفتگى است. «فلولا... تضرّعوا»
2- انسان فطرتاً زیبایى را دوست دارد تا آنجا كه شیطان نیز از همین غریزه، او را اغفال مى‏كند. «زیّن لهم الشیطان»
3- براى لجوجان، نه تبلیغ مؤثّر است، نه تنبیه. «قست قلوبهم»
4- ریشه‏ى غرور و ترك تضرّع، مفتون شدن به تزیینات شیطانى است. «فلولا... تضرّعوا... زیّن لهم الشیطان»


آيه 44


فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَبَ كُلِّ شَىْ‏ءٍ حَتَّى‏ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُواْ أَخَذْنَهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ‏
ترجمه
پس چون اندرزهایى را كه به آنان داده شده بود فراموش كردند، درهاى هرگونه نعمت را به رویشان گشودیم (و در رفاه و مادیات غرق شدند) تا آنگاه كه به آنچه داده شدند دلخوش كردند، ناگهان آنان را (به عقوبت) گرفتیم پس یكباره محزون و نومید گردیدند.

نکته ها
«مبلسون» از «ابلاس»، به معناى حزن و اندوه همراه با یأس است. حالتى كه مجرمان، هنگام پاسخ نیافتن در دادگاه پیدا مى‏كنند. [331]
در دو آیه‏ى قبل فرمود: ما افرادى را گرفتار مى‏كنیم تا تضرّع كنند، در این آیه مى‏فرماید: برخى در لحظه‏هاى گرفتارى هم خدا را فراموش مى‏كنند. «نَسوا ما ذُكّروا...»
در قرآن مى‏خوانیم: «و عسى اَن تحبّوا شیاً وهو شرّ لكم» [332] ، چه بسا چیزى را دوست دارید، در حالى كه براى شما شرّ است و حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «اذا رأیت سبحانه یتابع علیك نعمه و أنت تعصیه فاحذره» [333] اگر دیدى خداوند نعمت‏هایش را بر تو مدام مى‏دهد، ولى تو گناه مى‏كنى، پس به هوش باش، چه بسا این لطفها عاقبت خوشى ندارد.
دنیا وبهره‏هایش، هم مى‏تواند براى انسان نعمت باشد، هم نقمت. در آیه مورد بحث، دنیا نقمت به حساب آمده است. امّا ایمان وتقوى، بركات آسمان وزمین را براى اهلش به دنبال دارد، چنانكه در آیه 96 سوره اعراف آمده است: «ولو أنّ أهل القُرى آمنوا واتّقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء والارض»، بنابراین غفلت، درهاى خیر را بر روى انسان مى‏بندد.
پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله فرمودند: »اذا رأیت اللّه یعطى على المعاصى فان ذلك استدراج منه«، اگر مشاهده كردى كه دنیا به كام گنهكاران است خوشحال مباش، زیرا این استدراج الهى و به تدریج هلاكت كردن اوست. [334] و آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمودند.
امام باقرعلیه السلام در تأویل آیه فرمودند: چون مردم ولایت على‏بن ابى‏طالب‏علیهما السلام را ترك كردند و حال آنكه به آن امر شده بودند، «فلمّا نسوا...»، دولت آنان را در دنیا بسط دادیم، «فتحنا علیهم...» تا حضرت قائم‏علیه السلام قیام كند، «حتّى... أخذناهم بغتة». [335]
331) تفسیر المیزان.
332) بقره، 216.
333) نهج‏البلاغه، حكمت 25.
334) تفسیر مجمع‏البیان.
335) تفسیر عیّاشى.

پيام ها
1- همیشه رفاه زندگى، علامت رحمت نیست، گاهى زمینه‏ى عقوبت است. «نسوا - فتحنا»
2- مهلت دادن به مجرمان و سرگرم شدن خلافكاران، یكى از سنّت‏هاى الهى است. «فلمّا نَسُوا...فتحنا»
3- قهر خداوند بعد از اتمام حجّت است. «نَسوا ما ذكّروا...اخذناهم»
4- تنگناها و گشایش‏ها به دست خداست. «اخذنا... فتحنا»
5 - مرگ و قهر الهى، ناگهانى مى‏آید، پس باید همیشه آماده بود. «بغتة»
6- شادى عیّاشان، ناگهان به ناله‏ى مأیوسانه تبدیل خواهد شد. «فرحوا - مبلسون»

آيه 45


فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَلَمِينَ‏
ترجمه
پس ریشه‏ى گروه ستمكاران بریده شد و سپاس، مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانیان است.

نکته ها
امام صادق‏علیه السلام فرمود: كسى كه دوست داشته باشد ظالم باقى باشد، در واقع دوست دارد كه خداوند معصیت و نافرمانى شود، همانا خداوند خویشتن را به جهت هلاك كردن ظالمان ستوده است. «فقطع... و الحمدللّه» [336]
336) معانى‏الاخبار، ص‏252.

پيام ها
1- ستم، ماندنى نیست. «قطع»
2- ظلم، در نسل هم مؤثر است. «دابر»
3- انقراض ونابودى ستمگران، حتمى است. (ظلم تمدّن‏ها را ریشه‏كن مى‏كند) «فقطع دابر» چنانكه در جاى دیگر مى‏فرماید: «فهل ترى لهم من باقیة» [337]
4- بى توجّهى به هشدار انبیا ظلم است. «نسوا ما ذكروا... الّذین ظلموا»
5 - گاهى رفاه فراوان، زمینه‏ى ظلم است. «فتحنا علیهم ابواب كلّ شى‏ء... الّذین ظلموا»
6- در تاریخ اقوامى بوده‏اند كه هیچ اثرى از آنان نیست. «فقطع دابر»
7- نابود كردن ستمكار، كارى پسندیده است. «والحمدللَّه»
8 - هنگام نابودى ستمگران، باید خدا را شكر كرد. «فقطع ... والحمدللَّه»
9- هلاكت ظالمان، عامل تربیت دیگران است. «ربّ العالمین»
337) حاقّه، 8 .

ویرایش بوسیله کاربر 1392/10/21 10:17:17 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

kabir Offline
#2 ارسال شده : 1399/05/14 07:19:47 ق.ظ
kabir

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17
ارسالها: 221

6 تشکر دریافتی در 5 ارسال

تدبر و فهم آيات سوره انعام: نكات تفسيري سوره انعام


انعام:44

پس چون تذكراتي را كه به آنها داده شده بود به فراموشي سپردند، درهاي همه چيز را بر آنها گشوديم [=به حال خود آزاد رهاشان كرديم تا هر چه مي‌خواهند بكنند] تا بدانجا كه سرمَستِ برخورداري‌ها [=راحت و رفاه] شدند و [در اين غفلت] ناگهان آنها را [به عوارض اعمال‌شان] گرفتيم. پس در آن دم رشتة اميدشان به كلي قطع شد. 55


______________

55- گشودن درهاي همه چيز (فَلَمَّا نَسُوا ... فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ) را چراغ سبز دادن به هر خلاف و خيانتي، بي‌هيچ هشدار و تذکري، وصف کرده است، تا جايي که منکران مست و مغرورِ دستاورد تباه خود شدند و در اين سراشيبي سقوط، سرانجام سرشان به سنگ سرنوشت سياه‌شان خورد.
اين سخن از پيامبر مكرّم اسلام نقل شده كه فرمود: «بارخدايا مرا لحظه‌اي به حال خود وامگذار» (اَللّهُمَّ لا تَكِلْني اِلي نَفْسي طَرْفَهَ عَينٍ اَبَداً).

در حكمت 25 نهج‌البلاغه امام علي(ع) نيز آمده است: «اي فرزند آدم، هرگاه ديدي پروردگارت پيوسته بر تو نعمت مي‌دهد و تو نافرماني‌اش مي‌كني، برحذر باش (كه مبادا تو را به حال خود رها كرده باشد)» (يَابْنَ آدَم، اِذا رَاَيْتَ رَبَّكَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَليَكَ نِعْمَهُ وَ اَنْتَ تُعْصيهِ فَاحْذَرْهُ).

از تفسير اقاي عبدالعلي بازرگان
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.172 ثانیه ایجاد شد.