رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1394/09/05 ارسالها: 36 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() تشکرها: 1 بار 3 تشکر دریافتی در 3 ارسال
|
در آیه 201 سوره اعراف راه گریز از وسوسه شیطان و ترک گناه ، بیان شده است
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ
انصاریان : مسلماً کسانی که [نسبت به گناهان، معاصی و آلودگی های ظاهری وباطنی] تقوا ورزیده اند، هرگاه وسوسه هایی از سوی شیطان به آنان رسد [خدا و قیامت را] یاد کنند، پس بی درنگ بینا شوند [و از دام وسوسه هایش نجات یابند.]
مکارم شیرازی : پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردندکلمات کلیدی: شیطان اعوذ استعاذه پناه وسوسه ویرایش بوسیله کاربر 1404/05/09 03:40:50 ب.ظ
| دلیل ویرایش: ویرایش
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
در آیه 200 سوره اعراف اینگونه امده است:
وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۰۰﴾
و اگر از شيطان وسوسه اى به تو رسد به خدا پناه بر زيرا كه او شنواى داناست (۲۰۰)
راغب در مفردات مى گويد: (( نزغ (( وارد شدن و مداخله در امرى براى خرابكارى و فاسد كردن آن است
و بعضى ديگر گفته اند: به معناى تكان دادن و از جاى كندن و وادار كردن است ، و غالبا در حال غضب بكار مى رود، بعضى ديگر گفته اند: (( نزغ شيطان (( به معناى كمترين وسوسه او است ، و ليكن همه اين معانى نزديك به همند، البته نسبت به آيه مورد بحث معناى دوم نزديكتر است ،
چون با آيه قبلى هم كه دستور مى داد تا از جاهلان اعراض كند مناسبت دارد، زيرا تماس گرفتن جاهلان با آدمى و مشاهده جهالت ايشان خودش يك نوع مداخله اى است از شيطان براى عصبانى كردن و آتش بجان كردن آدمى ، آرى ، برخورد زياد با جاهل ، آدمى را بسوى جهالت و مثل او شدن سوق مى دهد.
پس برگشت معناى آيه به اين مى شود كه : اگر شيطان خواست مداخله نمايد و با رفتار جاهلانه ايشان ، تو را به غضب و انتقام وادار كند تو به خدا پناه بر، كه او شنوا و دانا است ، با اينكه خطاب در آيه به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است و ليكن مقصود، امت آن جناب است چون خود آن حضرت معصوم است
ترجمه تفسير الميزان جلد 8 صفحه : 498
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
چگونگی پناه بردن به خدا از شر شیطان: آیا گفتن اعوذ بالله کافیست؟
در سوره مومنون خدا به پیامبر ص میفرماید: براي نجات از وسوسهها و دسيسههاي شيطان پناه ببر ﴿وَقُل رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ﴾
مستحضريد اين آيه و بحثهاي قبلياش هم نشان ميدهد كه وقتي خدا ميفرمايد پناه بر ﴿أَعُوذُ بِاللّهِ﴾ يا ﴿وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ﴾ به خدا پناه ببر نه يعني بگو «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» البته اين استعاذه لفظي, لفظي است و ثواب خاصّ خودش را دارد اما شما در جريان اين دفاع مقدس بوديد وقتي ميگفتند آژير خطر را شنيديد برويد پناهگاه معناي برويد پناهگاه اين نيست كه در خيابان بايستيد بگوييد كه من ميخواهم بروم به پناهگاه كه فرمود آژير خطر را شنيديد فوراً پناهنده بشويد ﴿وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ﴾ اگر ديديد وسوسهٴ نگاه به نامحرم است وسوسهٴ غيبت و تهمت و دروغ است, وسوسه ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾ است گرفتن مال حرام است توجيه حرام است اگر چنين وسوسهاي در خودتان احساس كرديد اين آژير خطر است فوراً پناهنده بشويد انسان بايد تنش بلرزد رنگش زرد بشود به خدا متوسّل بشود مثل اينكه كسي را بخواهند در اتاق عمل ببرند از بستگان او اين چطوري ﴿أَمَّن يُجِيبُ﴾ميخواند در آن حال كه ديگر نميگويد خدايا پدرم را شفا بده كه اين ﴿أَمَّن يُجِيبُ﴾را با اضطرار ميخواند
اين ﴿إِمَّا يَنزَغَنَّكَ﴾ يعني وقتي ديديد داريد گرفتار ميشويد واقعاً با اضطرار برويد در پناهگاه ديگر ﴿إِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ﴾ نَزْغ آن فشاري است كه اين مسئولين مركوبها به اين مركوبها فشار ميدهند تا بيشتر بار ببرند و بيشتر بدوَند و بيشتر حركت كنند آن كاري كه آن سيخي كه دست اين چاروادار است به اين حمار ميزند اين را ميگويند نزغ كرده يعني فشار داده يعني سيخ داده, فرمود اگر سيخي به شما داد فوراً برويد پناهگاه اين پناهگاه من «كلمة لا اله الله حِصْني » موحّدانه اين پناهگاه همه جا هست اگر ديديد احساس خطر ميكنيد داريد به گناه ميرويد همان طوري كه ﴿أَمَّن يُجِيبُ﴾ميخوانيد مضطرّانه بگوييد «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» اين استعاذه است
و اگر گفته شد ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ يك وقت است كسي ميگويد «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» اين ذكرِ لفظي ثواب خاصّ خودش را دارد اما اين در پناهگاه نرفته اگر بخواهد وارد پناهگاه بشود كه برداشتش از برداشت لفظي نباشد بعد از اينكه فهميد قرآن حجّت له باشد نه حجّت عليه بايد در پناهگاه برود اينكه دستور به حضرت داد بگو من پناهنده ميشوم يعني پناه ببر ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ خب انسان وقتي كه مضطرّانه پناهنده بشود پناهگاه همه جا هست ديگر ﴿هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ﴾ او كه بايد پناه بدهد در هر حالي با ما هست بنابراين گفتن «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» بدون پناهندگي مثل اينكه در حال حمله دشمن آژير خطر را انسان از رسانهها بشنود و همين طور در خيابانها حركت كند و بگويد من ميخواهم بروم پناهگاه خب اين, او را حفظ نميكند از خطر.
تفسیر تسنیم ایت اله جوادی املی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,187 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
﴿فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ﴾ ما مادامي كه در دنيا به سر ميبريم در معرض وسوسه شيطانيم حالا شيطان يا بلا واسطه در ما وسوسه ميكند يا به واسطه، به واسطه دوستان و افراد بيرون آن افراد بيرون هم گاهي جناند گاهي انس ابلیس هميشه در حال اغواست منتها حالت آماده باش ابليس را كتاب و سنت مشخص كرده است كه چه زماني اين حالت آماده باش دارد چه وقتي براي حمله دورخيز برميدارد خودش هم مشخص كرده است كه من آدرسم اين است كه ﴿لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ﴾[7] اينها تا ميخواهند يك كار خير انجام بدهند من سر راهشان مينشينم خب قرآن خواندن از بارزترين مصاديق طي صراط مستقيم است براي اينكه آدم با نور ميخواهد مأنوس بشود با كلام خدا ميخواهد مأنوس بشود مخاطب خدا قرار بگيرد براساس آن اصولي كه خود شيطان آدرس داد معلوم ميشود سر راه است اينجا در كمين است ما براي اينكه غبارروبي كنيم كمينروبي كنيم مين روبي كنيم اين مين را از سر راهمان برداريم بايد بگوييم «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ﴾ يعني «اذا اردت ان تقرء القرآن و اذا اشتغلت بقرائة القرآن و حين قرائة القرآن فاستعذ بالله»
حالا وقتي كه ميخواهيم استعاذه كنيم پناهنده بشويم اين پناهندگي چيست و با چه چيزي حاصل ميشود ﴿قُلْ﴾ يعني حرفتان اين باشد منطقتان اين باشد مكتبتان اين باشد البته وقتي مكتب ما اين شد قلباً هم ميگوييم هو احد عملاً هم ميگوييم هو احد قولاً هم ميگوييم هو احد پس ﴿قُلْ﴾ يعني حرفتان اين باشد به شهادت آن آيات ديگر از اينجا معلوم ميشود كه چند جاي قرآن كريم كه سخن از ﴿قُلْ﴾ هست قل، قل ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ٭ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾[17] يك، ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ﴾[18] ﴿مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ﴾[19] ﴿مَلِكِ النَّاسِ ٭ إِلهِ النَّاسِ﴾[20] دو، ﴿قل اعوذ بك﴾[21] سه، در سه جاي قرآن سخن از ﴿قُلْ﴾ هست قل يعني حرفتان اين باشد كه من دارم به خدا پناه ميبرم يعني منطقتان اين باشد مكتبتان اين باشد البته وقتي مكتب كسي حرف كسي يعني باور كسي قانون كسي استعاذه به ذات اقدس الهي بود از شيطان اين قلباً هم مستعيذ است فعلاً هم مستعيذ است لفظاً هم «اعوذ بالله» را ميگويد چون بالأخره زبان هم بايد تابع باشد فرمود ﴿إِذَا قَرَأْتَ القُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه﴾ نه قل اعوذ بالله من الشيطان الرجيم پناه ببر به خدا در اين حملههاي مناطق مسكوني آن وقت همه شما يادتان بايد باشد گفتند وقتي ما آژير خطر كشيديم شما آژير خطر شنيديد برويد به پناهگاه پناه ببريد اين يعني چه؟ نه يعني وقتي آژير خطر شنيديد در خيابان بايستيد بگوييد من ميخواهم بروم پناهگاه اين گفتن پناهندگي است نه پناهنده شدن وقتي گفتند آژير خطر شنيديد برويد پناهگاه اين هم دارد ﴿وَ إِمّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ﴾[23] اگر وسوسه ديدي شنيدي برو پناهگاه، پناهگاه كه به شما نزديك است اين پناهگاه شما از آن مينگذاري او به شما نزديكتر است چون ﴿أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ﴾
البته ضعيفترين مرحلهاش اين است كه لفظاً بگويد ﴿أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ﴾[26] لفظا بگويد ﴿أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ﴾[27] لفظاً بگويد «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» نگفت هم نگفت مگر ما وقتي آژير خط را شنيديم ميگفتيم كه ما داريم ميرويم پناهگاه يا پناهنده ميشديم ﴿وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ﴾[28] اينجا هم ﴿فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ﴾ آن وقت اين ﴿فَاسْتَعِذْ﴾ [كه يعني] برو پناهگاه، مفسر ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ﴾[29] است ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ﴾[30] است ﴿قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينِ﴾[31] است
فرمود ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ﴾ چرا؟ ﴿إنَّهُ﴾ اين تعليل است ديگر ﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَي الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلي رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾ شما كه ايمان داريد چون بحث هم در مؤمن است حمله او براي گرفتن شماست ميخواهد بر شما مسلط بشود اگر شما به خدا توكل كردي او را وكيل كردي اين بر شما مسلط نميشود سلطنتي بر شما ندارد چرا؟ چون او را عبادت كردي و شرك نورزيدي معلوم ميشود توكل عبادت است اگر به او توكل نكردي به خودت بسنده كردي خب او بر تو مسلط ميشود ديگر تو بدون تكيه گاه آن حصن حصين كه «كلمة لا اله الا الله حصني» پس معلوم ميشود كه استعاذه توكل است و اگر كسي به خدا متوكل شد پناهنده ميشود پس معلوم ميشود از سنخ لفظ نيست چه اينكه در توكل هم همين طور است گفتند توكل كنيد نه يعني بگوييد «اني توكلت علي الله» حرفتان توكل باشد حرفتان يعني مكتبتان، منطقتان، سيرهتان براي اينكه استعاذه را به توكل معنا كرده است كه توكل هم يك امر قلبي است امر لفظي نيست البته آن امر قلبي پيامد فعلي دارد يك، پيامد قولي هم دارد دو، استعاذه اين سه مرحله را دارد توكل اين سه مرحله را دارد ﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَي الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلي رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾ البته مستحضريد كه همه اينها به صورت فعل مضارع است كه دلالت بر استمرار دارد اگر كسي دائم التوكل بود اين مؤمن بود هميشه مراقب كار خودش بود كه از قلعه بيرون نرود خب محفوظ ميماند ديگر اگر از اين قلعه بيرون رفت رهزنان و اوباش فراواناند
پس معلوم ميشود اين استعاذهٴ به خدا، پناهندگي از خدا و بردن به خدا استقلال است كه از شيطنت محفوظ ميماند.
اينكه فرمود: ﴿مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾ اين «رجيم» كه «فعيل» است گاهي معني فاعل است، گاهي معني مفعول شيطانْ رجيم است يعني رَجم كننده است يا رَجم شده نسبت به ذات اقدس الهي رجم شده است فرمود: ﴿فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ﴾،[6] نسبت به انبيا و ائمه(عليهم السلام) رجم شده است براي اينكه شياطين دسترسي به آن ذوات مقدس ندارند، اما نسبت به توده مردم گاهي «رجيم» به معني «فاعل» است، گاهي «رجيم» به معني «مفعول» خب اين تعبير كه درباره نگاه به نامحرم است كه «النظرة سهمٌ من سهام ابليس»[7] معلوم ميشود او رجيم به معني راجم است نه معني مرجوم اين رجم تيراندازي كه اختصاصي به نگاه به نامحرم ندارد كه ربا كه بدتر از اوست معاصي بزرگتري هم هست كه از او بدترند، خب همه اينها رجم شيطان است ديگر، پس شيطان رجيم است به معناي راجم نسبت به عدّهاي، رجيم است به معناي مرجوم نسبت به عدّهاي اين استعاذه باعث ميشود كه انسان يا از تيررس او بيرون ميآيد كه او ديگر نميتواند راجم باشد يا همين رجم خود شيطان است او را طرد ميكند او را رجيم به معني مرجوم ميكند.
علي اي حال اقلّ فائده استعاذه اين است كه انسان از تيررس شيطان ميرود بيرون هم «النظرة سهمٌ من سهام ابليس»، هم ساير گناهان سهمياند از سهام ابليس، پس اعوذ بالله من الشيطاني كه راجم است و اعوذ بالله من الشيطاني كه ميخواهم با اين كار او را مرجومش كنم. اينكه ذات اقدس الهي به پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: ﴿إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ و همه ما هم مأموريم اين راجح شرعي را به نحو استحباب عمل بكنيم اين براي هر كسي نسبت به حوزهٴ كاري او فرق ميكند بعضيها هستند كه قرآن كه ميخوانند ميگويند «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» كسي ميخواهد در اتاقش تنها برود قرآن ميخواند براي اينكه به حضور قلب برسد، توفيق تدبّر پيدا كند، معاني خوب نصيبش بشود، در خدمت قرآن كريم باشد اين قرآن در جان او حضور و ظهور پيدا كند براي اينكه مانعي پيدا نكند ميگويد «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم»
ایت الله جوادی املی تفسیر سوره نحل
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.