logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170708)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133436)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123368)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89852)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا كشف حجاب،مجازات شلاق دارد؟ قواعدفقهی تعیین جرم و مجازات و تعزیزات چيست؟    آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

farhang Offline
#1 ارسال شده : 1392/11/10 07:26:25 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 922
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال


وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ يعني چه؟

این جمله معروف که زیاد در وصف اخلاق پيامبر اكرم شنیده اید ،در سوره قلم آیه 4 قرار دارد.

در تفسیر المیزان چنین امده است:

" كـلمـه (خـلق ) بـه مـعـنـاى مـلكـه نـفـسـانـى اسـت، كـه افـعـال بـدنـى مـطـابـق اقـتـضـاى آن مـلكـه بـه آسـانـى از آدمـى سـر مـى زنـد، حـال چـه ايـنـكـه آن مـلكـه از فـضـائل بـاشـد، مـانـنـد عـفـت و شـجـاعـت و امثال آن، و چه از رذائل مانند حرص و جبن و امثال آن، ولى اگر مطلق ذكر شود، فضيلت و خلق نيكو از آن فهميده مى شود.

راغب مى گويد: كلمه (خلق ) چه با فتحه (خاء) خوانده شود، و چه با ضمه آن، در اصـل بـه يـك مـعـنـا بـوده، مـانـنـد كـلمـه (شـرب ) و (صـرم ) كـه چـه بـا فـتـحه اول خـوانـده شـونـد و چـه بـا ضـمـه يـك مـعـنـا را مـى دهـنـد، و ليـكـن در اثـر اسـتـعـمـال بـيـشـتـر فـعـلا چـنـيـن شـده كـه اگـر بـه فـتـحـه خـاء استعمال شود معناى صورت ظاهر و قيافه و هيئت را كه با بصر ديده مى شود مى رساند، و اگـر بـه ضـمـه خـاء اسـتـعـمـال شـود معناى قوا و سجاياى اخلاقى را كه با بصيرت احـساس مى شود افاده مى كند،

پس اينكه قرآن كريم فرموده : (انك لعلى خلق عظيم )، معنايش اين است كه تو - اى پيامبر - سجاياى اخلاقى عظيمى دارى.

و ايـن آيـه شـريـفـه هـر چـنـد فـى نـفـسـهـا و بـه خـودى خـود حـسـن خـلق رسـول خـدا (صـلى اللّه عليه و آله و سلم) را مى ستايد، و آن را بزرگ مى شمارد،

ليكن بـا در نـظـر گـرفـتـن خـصـوص سـياق، به خصوص اخلاق پسنديده اجتماعيش نظر دارد، اخـلاقـى كـه مـربـوط بـه مـعـاشـرت اسـت، از قـبـيـل اسـتـوارى بـر حـق ، صـبـر در مـقـابـل آزار مـردم و خطاكاريهاى اراذل و عفو و اغماض از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و امثال اينها، و ما قبلا در آخر جلد ششم اين كتاب احاديثى را كه محاسن اخلاقى آن جناب را مى شمارد نقل كرديم."

در تفسیر نمونه نیز این چنین امده است:

"درباره حسن خلق پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و عفو و گذشت و عطوفت و مهربانى و ایثار و فداکارى و تقواى آن حضرت (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) داستانهاى زیادى در کتب تفسیر و تواریخ آمده است ولى همینقدر باید بگوئیم :

که در حدیثى از حسین بن على (علیه السلام ) آمده است که مى گوید: از پدرم امیر مؤ منان على (علیه السلام ) درباره ویژگیهاى زندگى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و اخلاق او سؤ ال کردم ، و پدرم مشروحا به من پاسخ فرمود، در بخشى از این حدیث آمده است :

رفتار پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با همنشینانش چنین بود که دائما خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملایم بود،
هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بدزبان و عیبجو و مدیحه گر نبود،
هیچکس از او ماءیوس ‍ نمى شد، و هر کس به در خانه او مى آمد نومید بازنمى گشت :
سه چیز را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن پرگوئى ، و دخالت در کارى که به او مربوط نبود،

و سه چیز را در مورد مردم رها کرده بود: کسى را مذمت نمى کرد، و سرزنش نمى فرمود، و از لغزشها و عیوب پنهانى مردم جستجو نمى کرد.

هرگز سخن نمى گفت مگر در مورد امورى که ثواب الهى را امید داشت ، در موقع سخن گفتن به قدرى نافذ الکلمه بود که همه سکوت اختیار مى کردند و تکان نمى خوردند، و به هنگامى که ساکت مى شد آنها به سخن درمى آمدند، اما نزد او هرگز نزاع و مجادله نمى کردند...
هرگاه فرد غریب و ناآگاهى با خشونت سخن مى گفت و درخواستى مى کرد تحمل مى نمود،
و به یارانش مى فرمود: هرگاه کسى را دیدید که حاجتى دارد به او عطا کنید،
و هرگز کلام کسى را قطع نمى کرد تا سخنش پایان گیرد.


در ایام میلاد ایشان نیز حدیثی از امام سجاد شنیدم که وقتی منظور این ایه را از ایشان پرسیدند

گفتند که سخاوت و خوش خلقی پیامبر مورد تاکید بوده است.

ویرایش بوسیله کاربر 1395/09/07 02:17:25 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

سیدکاظم فرهنگ
سمیرا گودرزی Offline
#2 ارسال شده : 1400/07/30 09:27:25 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 114
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران


💠وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ " 4/قلم"

🌱و مسلماً تو بر خلق و خوي عظيمي استواري[كه مي‌تواني اين اتهامات را تحمل كني].

🔷✨كلمه خُلق به صفاتى گفته مى‌شود كه با سرشت و خوى انسان عجين شده باشد و به رفتارهاى موسمى و موقّت گفته نمى‌شود. تفسيرهاى مختلفى درباره‌ «خُلُقٍ عَظِيمٍ» شده‌است، از جمله:

🔹مراد، تخلّق به اخلاق اسلام و طبع بزرگ است.

🔹مراد، صبر بر حق و تدبير امور بر اقتضاى عقل است.

🔹مراد، برخورد بزرگوارانه با مخالفان است.
چنان كه خداوند او را به اين شيوه، مامور ساخته بود: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ»

🔹 مراد، مكارم اخلاق است. چنانكه از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «انما بعثت لا تمم مكارم الاخلاق» و فرمود: «ادبنى ربى فاحسن تاديبى» پروردگارم مرا تربيت نمود و چه خوب تربيت نمود.

💬پیام ها🔻

1⃣ عصمت و مصونيّت پيامبر در سايه لطف الهى است. «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»

2⃣ پاداش ابدى براى كسى است كه خُلق او عظيم باشد. لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ‌ .... لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظِيمٍ‌

3⃣ تسلّط بر اخلاق عظيم، مقارن تسلط بر راه مستقيم است. «إِنَّكَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظِيمٍ» (و در جاى ديگر مى‌فرمايد: «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»

4⃣ كمالات پيامبر با او عجين است، و او بر آنها تسلط دارد. «لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظِيمٍ»

📚تفسير نور


سمیرا گودرزی Offline
#3 ارسال شده : 1400/08/01 06:02:24 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 114
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران

❇️#خلق_عظیم :خلق قرانی است.

🔷✨می ‌بینید اگر ذات اقدس الهی درباره پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) فرمود: ﴿إِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾در روایات هم نقل شده كه یكی از همسران مکرم حضرت گفته بود «کانَ خُلقُهُ القُرآن»رسول خدا كه عامل به قرآن است دارای خُلق عظیم است؛ حالا اگر خدای سبحان علی عظیم است و قرآن او قرآن عظیم است و آورنده قرآن دارای خلق عظیم است،
نموداری از این خلق عظیم را شما چگونه تبیین می ‌كنید؟

🔷✨در حدیث هست كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با هر كه حرف می‌ زد با #تمام_چهره حرف می ‌‌زد، نه یك گوشه چشم به طرف دیگری، یك گوشه چشم به طرف دیگری، برای اینكه این متخلِّق به اخلاقی الهی است.
اینکه شما می‌ بینید در مصاحبه ‌هایی که مسئولین با مردم دارند یا با یکدیگر دارند نیم رُخ نگاه می‌ کنند، حواسشان پیش دوربین است که عکس اینها درست بیفتد؛ این روش، #روش_پیغمبر نبود. حضرت با کسی حرف می ‌زد با تمام چهره با او حرف می ‌زد، نه یک گوشه رخ او به این طرف باشد و اساس به طرف دوربین [باشد]، حواس او نزد خودش بود نه نزد دیگری!

👈 متخلّق به اخلاق الهی است یعنی چه؟ این معنا را که وجود مبارک پیامبر که خلیفه خداست از کجا یاد گرفته؟
بزرگانی که سیره نویس هستند و خلافت وجود مبارک حضرت را تبیین می ‌کنند، می ‌گویند این را وجود مبارک رسول گرامی از ذات أقدس الهی یاد گرفته است. خدا هرگز نیم رخ به بنده‌ خود نگاه نمی کند! اگر کسی گفت «یا الله» خدا با #تمام_چهره او را نگاه می ‌کند می ‌گوید «لبیک»؛ منتها در آینه هستی این شخص بیش از این تابش نیست! یعنی خدا كه در سوره «بقره» فرمود اگر شما دعا كردید من جواب می دهم، نه نیم ‌رخ جواب می ‌دهم، خدا نیم ‌رخ و بعض و جزء كه ندارد! اگر ذات اقدس الهی پاسخ سؤالی را می ‌دهد با تمام‌ رخ جواب می‌ دهد ﴿إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾

🍃با صدهزار جلوه بیرون آمدی که من
با صدهزار دیده تماشا کنم تو را🍃

🔷✨او با صدهزار جلوه خود را نشان می‌ دهد، او با تمام اسمای حُسنایی که در #جوشن_کبیر»است خود را نشان می ‌دهد؛ منتها این گیرنده کم می ‌گیرد، هر اندازه از #شرح_صدر برخوردار بود بیشتر می‌ گیرد.


📚آیت الله جوادے آملی

ویرایش بوسیله کاربر 1402/06/23 09:47:01 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

farhang Offline
#4 ارسال شده : 1402/06/23 09:51:39 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 922
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال

«نگاهی به سیرۀ اخلاقی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در روابط اجتماعی»

✍سیدضیاء مرتضوی

🔵امام حسین علیه‌السلام چند سؤال دربارۀ پیامبر اکرم صلی‌الله‌عیه‌وآله از پدر خود پرسیده که برخی از محورهای این پرسش و پاسخ، عبارت‌اند از :

🔹آن حضرت عامل وحدت بود و در میان مسلمانان، با وجود افکار و جریان‏های فکری مختلف و سلیقه‌ها و خواسته‏ های گوناگون، الفت ایجاد می‏کرد و مایۀ تفرقه و اختلاف در میانشان نبود. آن‌حضرت چنان نبود که مرزهای خودی و غیرخودی را پررنگ کند و پیوسته افراد را از هم دور سازد و بین آنها فاصله بیندازد، بلکه سخن او وحدت‏ آمیز بود و با وجود این‌که اصول خود را حفظ می‏کرد، عامل اختلاف نبود.

🔹«وَ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ»؛ آن‌حضرت هر شخصیتی از هر جریان، قبیله، دسته و خاندانی را که با او روبه‌رو می‏شد، احترام می‏کرد و از این نظر، میانشان تفاوتی قائل نمی‏شد؛ چون آنها افرادی بودند که در میان قبایل، خاندان و مناطق خودشان مورد احترام بودند و پیامبر اکرم صلی‌الله‌عیه‌وآله نیز آنان را محترم می‏شمرد.

احترام به آنان احترام به مردم، جریان، خاندان و قبائل منسوب به آنان به‌شمار می‏رفت.

🔹ویژگی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله این بود که از خود مردم دربارۀ آنچه در میان آنها می‏گذشت، می‏پرسید و به‏ تعبیر امروزی، تکیه‏ گاهش تنها بولتن‏ها و برخی کانال‏های خاص خبری نبود. کسی نمی‏توانست آن‌حضرت را کانالیزه کند و خبرهای خاص و اطلاعات ویژه و گزارش‏هایی را که به سود فرد یا خاندان و یا جریان ویژه‌ای است، در اختیار پیامبرصلی‌الله‌عیه‌وآله بگذارد.

🔹پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله از هرگونه عوام‏ فریبی و بهره بردن از جهل مردم، به‏ شدت پرهیز می‏کرد. ایشان در واقع آمده بود تا «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ»؛ جهالت و ناآگاهی مردم را رفع کند و آنان را آگاه و عالم سازد.

بنابراین، سود خود را در ناآگاهی مردم نمی‏دانست، بلکه زیان خود و جامعه را در آن می‏دید. ایشان درپی آن نبود که شرایطی پیش بیاید که ناآگاهی مردم به‏ سود او تمام بشود.

🔹یکی از دستورالعمل‏های حضرت امیرعلیه‌السلام در «عهدنامۀ مالک اشتر» نیز همین است که اگر به هر دلیلی (یا با تهمت دشمن یا این‌که خود یا برخی از کارگزاران کوتاهی کرده‏ اند که سوءظن ایجاد شده است) مردم گمان بدی به تو بردند که بیت‌المال را حیف‏ ومیل کرده‏ ای یا به ناروا حکمی رانده‏ ای، عذر و دلیل خود را به‏ خوبی و شفاف بیان کن و بلافاصله توضیح بده؛ نه این‏که بعد از گذشت مدتی و گسترش بدبینی‏ها، تحت فشار افکارعمومی، بهانه‏ ای به درست یا نادرست بتراشی و عذری ببافی.

بدگمانی‏های مردم را با بیان عذر خود از خویش دور کن. البته این، کار آسانی نیست، بلکه انسان باید پا بر هوای نفس خود بگذارد تا در عین قدرت، خود را به پاسخ‏گویی موظف بداند و نخواهد بر قدرت تکیه کند؛ بلکه به مردم ارزش بدهد و اگر شبهه و تهمتی متوجه او شده است، توضیح بدهد.

این کار گونه‌ای تهذیب و خودسازی برای تو و همراهی و رفاقت با مردم زیردست توست و موجب می‏شود در روزی که به آنان نیاز داری خواسته‏ ات را برآورده ‏کنند.

🔵تو نمی‏توانی از مردم، توقع داشته باشی که در مسیر حق باشند، به بیت‌المال دست‏ اندازی نکنند، به تو اعتماد داشته باشند و به فرمان تو عمل کنند، درحالی‌که این سوءتفاهم‏ ها یا سوءظن‏ها، تهمت‏ها و رفتارها را پاسخ نداده‏ ای. چه‏ بسا درها را به روی خود بسته‏ ای و نمی‏دانی در جامعه چه می‏گذرد. پس از مطلع شدن نیز نیازی به پاسخگویی احساس نمی‏کنی.
سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.126 ثانیه ایجاد شد.