اینکه چرا در قرآن، فهم و درک را گاهی به «قلب» نسبت میدهد، نه صرفاً به «عقل» یا «ذهن»، از دیدگاههای گوناگون قابل بررسی است.آیات مربوط به قلب و فهم در قرآن
در قرآن بارها آمده که فهم، درک، تعقل و هدایت با قلب ارتباط دارد:
لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا
«برای آنان دلهایی است که با آن نمیفهمند»
(سورهٔ اعراف، آیهٔ 179)
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
«آیا در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهایشان قفلها نهاده شده؟»
(سورهٔ محمد، آیهٔ 24)
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ
«در این (قرآن)، پند و یادآوری است برای آنکس که دلی دارد...»
(سورهٔ ق، آیهٔ 37)
✅ دلایل این نسبتدادن به «قلب» در قرآن
۱. زبان عربی و عرف دینی زمان نزول
در زبان عربی کلاسیک و فرهنگ پیشااسلامی (و حتی در زبانهای سامی دیگر مثل عبری)، واژهی «قلب» (قَلْب، لبّ، فؤاد) نه تنها مرکز احساس، بلکه مرکز فهم، اراده و نیت هم بوده است. به عبارتی، قلب در آن زبانها همان نقشی را داشته که ما امروز به عقل، ذهن و روان نسبت میدهیم.
در زبانهای امروز هم ردّ آن باقیست: مثلاً در فارسی میگوییم:
"از ته دل باور دارم."
"دلش پاک است."
"حقیقت را با دل باید فهمید."
۲. درک، تنها فرایندی عقلانی نیست
قرآن انسان را موجودی «یکپارچه» میبیند؛ فهم واقعی، ترکیبی از شناخت و ایمان است. در نگاه قرآن:
عقل بدون قلب → سرد، بیروح، و گاه گمراهکننده است.
قلب بدون عقل → احساسزده، آسیبپذیر و ناپایدار.
بنابراین، وقتی قرآن میگوید «با قلب نمیفهمند»، اشاره به آن مرکز درونی تصمیمگیری، نیت، ایمان و فهم عمیق دارد که فراتر از استدلال صرف است.
۳. دیدگاه عرفانی و باطنی
در عرفان اسلامی (مانند اندیشههای ابن عربی، سهروردی، مولوی، امام خمینی و علامه طباطبایی)، «قلب» جایگاه شهود و معرفت حضوری است. این معرفت، دانشی است که:
از تجربهی مستقیم حقیقت میآید،
در آن، انسان با «نور الهی» میبیند،
و چیزی فراتر از عقل نظری صرف است.
مثلاً مولوی میگوید:
عقل گوید: شش جهت حدّ من است
عشق گوید: بیرون از این حدّ وطن است
۴. ✨ قلب، جایگاه تجلی نور الهی
در قرآن آمده:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ... نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ...
(سورهٔ نور، آیهٔ۳۵
در تفسیر این آیه، برخی مفسران (مانند علامه طباطبایی در المیزان) بیان کردهاند که نور الهی در قلب اهل ایمان تجلی میکند؛ پس فهم حقیقی، هدایتیافته و نوری است که در قلب انسان قرار میگیرد.
جمعبندی
در قرآن، قلب فقط جایگاه احساسات نیست، بلکه محل درک ژرف، نیت پاک، معرفت باطنی، و تجلی ایمان است. این تعبیر، تأکیدی است بر اینکه فهم واقعی در انسان، تنها محصول محاسبهی ذهنی نیست، بلکه امری درونی، اخلاقی، و نوری است. استاد مغربی
ویرایش بوسیله کاربر 1404/03/14 01:54:57 ب.ظ
| دلیل ویرایش: ویرایش