رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 102
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
احكام و شرايط امر به معروف و نهي از منكر در قران،فتواي ايت الله صادقي و نظر شهيد مطهري
سوره بقره ایه 44
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسكم و أنتم تتلون الكتاب أفلا تعقلون»
آیا مردم را به نیكی (و ایمان به پیامبری كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت میكنید، اما خودتان را فراموش مینمائید؛
با اینكه شما كتاب (آسمانی) را میخوانید! آیا نمیاندیشید؟
«نكات تفاسیر»
1- باید بین قول و عمل آمر به معروف و ناهی از منكر هماهنگی وجود داشته باشد تا امر و نهی تأثیر داشته باشد و یكی از شرایط تأثیر
امر به معروف و نهی از منكر طبق این آیه عمل به گفتههایست كه آمر و ناهی باید آنرا بر خود لازم بداند. (جامع البیان فی تفسیر القرآن- عیاشی)
2- آمر به معروف و ناهی از منكر باید خودش عامل به گفتههایش باشد تا امر و نهی وی مثمر ثمر واقع گردد. (جامع البیان)
3- یكی از شرایط واجب شدن امر به معروف و نهی از منكر، احتمال تأثیر میباشد. (جامعالبیان)
4- یكی از فواید امر به معروف و نهی از منكر پیوستن به امّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) میباشد. (جامعالبیان)
5- فرقی میان منافقین با كسانی كه امر و نهی میكنند امّا به گفتههای خود عمل نمیكنند نمیباشد. (جامع البیان)
6- امر به معروف و نهی از منكر واجب فوری میباشد. (جامع البیان)
7- عمل نكردن به گفتههای خود از نشانههای بیعقلی است. (ترجمه المیزان)
8- در این آیه، كلمه «النّاس» آمده است و آن دلالت بر عموم دارد و شخص یا اشخاص خاصّی مورد نظر نمیباشد. (ترجمه المیزان)
9- امر به معروف و نهی از منكر باید استمرار داشته باشد. (ترجمه تفسیر المیزان)
10- علم داشتن به معروف و منكر از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منكر میباشد. (ترجمهی تفسیر المیزان)
11- هر چیزی كه معروف است، شایستگی مورد امر واقع شدن را دارد. «الف و لام» »البّر» یعنی تمام نیكیها. (ترجمهتفسیر المیزان)
12- كسی كه امر به معروف و نهی از منكر میكند ولی خودش به آنچه امر و نهی كرده عمل نمینماید، گویا خودش را قربانی كرده است. (عیاشی)
13- امر كنندگان و ارشاد كنندگان بیعمل را نكوهش میكند. (تفسیر راهنما)
14- كسی كه دیگران را ارشاد میكند، باید ارشادگر خود نیز باشد. (تفسیر راهنما)
15- ارشادگر به خیر، باید خود نیز عامل به خیر باشد. (تفسیر راهنما)
16- هماهنگی قول و عمل جزء شرایط لزوم امر به معروف و نهی از منكر نمیباشد بلكه جزء شروط تأثیر آن میباشد، بنابراین افرادی كه عامل
به قول خویش نیستند؛ میتوانند امر و نهی نمایند و نباید به بهانهی عمل نكردن به قول خود این دو فریضه بزرگ ترك شود. (الدّر المنثور)
17- یكی از تأثیرات هماهنگی بین قول و عمل آمر به معروف و ناهی از منكر، نجات از عذاب الهی است. (الدر المنثور)
18- از جمله عذابهایی كه در انتظار آمران و ناهیان بدون عمل میباشد؛ بریدن لبهای آنان با قیچیهایی از آتش است. (نور الثّقلین)
19- گرچه روی سخن آیه به قوم بنی اسرائیل است ولی مسلماً مفهوم آن گسترده است و دیگران را نیز شامل میشود.
20- بعضی از علمای یهود به بستگان خود كه اسلام آورده بودند توصیه به ایمان میكردند ولی خودشان ایمان نمیآوردند.
21- علمای یهود قبل از ظهور پیامبر (صلی الله علیه وآله) مردم را به ایمان به پیامبر (صلی الله علیه وآله) دعوت میكردند اما هنگام ظهور آن حضرت
از ایمان آوردن به آن حضرت خودداری كردند.
22- آمر به معروف باید آنچه را به دیگران توصیه میكند (نیكیها را) خود نیز عامل به آن باشد.
23- كسی كه كتاب آسمانی را میخواند باید اهل تدبر و تفكّر در آیات نیز باشد. صرف خواندن كفایت نمیكند.
24- آمر به معروف و ناهی از منكر و مبلغ باید بیش از سخن گفتن مردم را با عمل راهنمائی و ارشاد نماید. حدیث (مردم را به غیر زبان به اسلام دعوت نمائید.)
25- وقتی سخن امر به معروف و ناهی از منكر از دل و جان برخیزد لاجرم بر دل شنونده و مخاطب مینشیند اما اگر تنها از زبان گوینده (آمر به معروف و ناهی از منكر) باشد از گوشها بیشتر تجاوز نمیكند.
25- امر به نیكی باید مدام باشد.
26- امر به نیكی همراه با عمل پسندیدهتر است.
27- عمل نكردن به گفتهها نشانهی بی عقلی است.
28- وقتی عمل صورت گرفت انسان به مقام تعقل و رشد میرسد. (عمل كردن به گفتهها نشانهی تعقل و رشد است).
29- بهترین نصیحت و موعظه به كسانی كه فقط با زمان مردم را دعوت به نیكی میكنند نه با عمل دعوت به تعقل استتفسیرنمونه ویرایش بوسیله کاربر 1396/01/16 08:01:37 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,964
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
در رساله نوین آیت اله دکتر صادقی تهرانی در باب امر به معروف ونهی از منکر چنین آمده است:
مسأله ی 859- برحسب آيه ى كريمه ى «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أمَّةٌ يَدْعُونَ إلى الْخَيْرِ وَ يَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» (سوره ى آل عمران، آيه ى 104) تا هنگامى كه شخص تارك واجب و مرتكب حرام، وجوب و حرمت را نشناسد، و يا قانع به وجوب و حرمت آن ها نشده باشد، زمينه اى براى امر به معروف و نهى از منكر نيست، زيرا برحسب ترتيب ياد شده در اين آيه نخست «يَدْعونَ إلَى الْخَيْرِ» است كه خير شامل علم و عقيده و عمل مى باشد،
و سپس «يأمرونَ بِالْمعروفِ وَ يَنْهونَ عَنِ الْمُنكرِ» كه در صورت سرپيچى از انجام واجبى كه مى داند و به آن معتقد شده، و يا ترك حرامى كه مى داند و به آن معتقد شده، بايستى مورد امر و نهى قرار گيرد كه اين امر و نهى داراى مراتب سه گانه ى قلبى، لفظى و عملى است، كه نخست در قلبش با فعل واجب و ترك حرام هم آهنگ باشد و سپس با عباراتى روشن و ملايم امر و نهى كند و اگر لفظ بى اثر ماند او را در زاويه اى تنها گذارده و با او ترك معاشرت نمايد، و در آخر كار، امر و نهى عملى است كه با قهر كردن، تهديد كردن، شماتت شايسته كردن و در پايان پس از طى همه مراحل و با توجه به شرائط ديگرى با زدن و مانند آن امر و نهى كند و اين خود مرتبه ى سومِ امر و نهى مى باشد كه بخش عملى است.
مسأله ی 860- امر و نهى كننده بايد واجب و حرام مورد امر و نهى را به خوبى بشناسد، و نيز بداند كه طرف مقابل با علم و اعتقاد به وجوب و يا حرمت بدون هيچ عذر و ضرورتى واجب را ترك و يا حرام را انجام داده و توبه هم نكرده و تصميم بر توبه هم ندارد، كه در اين جا امر و نهى در صورت توان و امكان واجب است.
مسأله ی 861- امركننده، به چيزى بايد امر كند كه خود آن رابدون عذر ترك نكرده باشد، و نهى كننده از چيزى بايد نهى كند كه خود آن را بدون عذر مرتكب نشده باشد، و يا اگر واجبى را ترك و يا حرامى را انجام داده توبه كرده باشد، زيرا برحسب كريمه ى «أتأمُرُونَ النّاسَ بالْبرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنفُسَكُمْ وَ أنْتمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أفَلا تَعْقِلُونَ» (سوره ى بقره، آيه ى 44): «آيا مردم را به نيكى امر مى كنيد و خودتان را فراموش مى كنيد و حال آن كه شما كتاب الهى را مى خوانيد، آيا پس تعقل نمى كنيد»
مسأله ی 862- اين امر و نهى نبايد او را دچار خطرى مهم تر از مورد امر يا نهى كند، زيرا رعايت مهم تر قاعده اى هميشگى و همگانى است كه در ميان دو واجب كه قابل جمع نيستند واجب مهم تر واجب است، و ديگرى كه موجب ترك اين مهم تر است حرام است، و چون حفظ جان، مال، ناموس خانواده، عقل و ايمان- كه نواميس پنج گانه نام دارند و از اصول واجبات در تمامى اديانند، هر واجبى كه در رديف مادون اين ها قرار گيرد در برابر اين ها نه تنها واجب نيست كه حرام نيز هست.
اين ها شرائط واجب بودن و نيز جايز بودن امر و نهى است و ديگر هيچ كه امن از ضرر و يا احتمال تأثير هيچ كدام نقشى در اين ميان ندارند، مگر ضررى كه از ترك امر و نهى بيشتر بوده و يا با آن برابر باشد، كه در صورت اول امر و نهى حرام و در صورت دوم نه واجب است و نه حرام بلكه از باب «فَمَن تَطَوَّع خَيراًفَهُو خَيرٌله» (سوره ى بقره، آيه ى 158) مستحب نيز مى باشد
مسأله ی 863- اما احتمال تأثير كه از شرائط وجوب امر به معروف و نهى از منكر دانسته اند، اين هم برخلاف نص آياتى مانند آيه ى اعراف است كه «إذْ قالَتْ أمَّةٌ منهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أوْ مُعَذِّبُهُمْ عذاباً شَديداً قالوا مَعْذرةً إلى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقونَ» (سوره ى اعراف، آيه ى 164)
مسأله ی 864- امر به معروف و نهى از منكر بر امت اسلامى واجب كفايى است بدين معنى كه «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أمَّةٌ ...» (سوره ى آل عمران، آيه ى 104) گروهى از همگى شما مؤمنان بايستى آماده باشند كه هندسه ى دعوت الهى را در سه ضلع «يدعون الى الخير- و يامرون بالمعروف- و ينهون عن المنكر» تأسيس كرده و كاخ رفيع هرگونه خير و سعادت را براى امت اسلامى بنا كنند.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,964
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
علی،علیه السلام،تعابیر زیادی در خصوص آمر و ناهی و این که چه خصوصیاتی باید داشته باشد و به چه نکاتی توجه نماید،دارند.مهم ترین خصوصیت آمر به معروف و ناهی از منکر از نظر امیر المؤمنین این است که باید خودش به آن چه که می گوید،عامل باشد.دیگر این که اهل مدارا،سازش و تابع مطامع نباشد.همچنین آمر و ناهی باید در این راه از سرزنش ملامت گران نهراسند.
عامل بودن آمر و ناهی
عامل بودن شخص آمر و ناهی که اغلب در لسان دین و بالاخص در کلمات امام علی،علیه السلام،از آن به«ائتمار»و«تناهی»تعبیر می شود،نکتهء بسیار مهمی است که باید آمر و ناهی آن را مراعات نماید.
1)«أئتمروا بالمعروف و أمروا به و تناهوا عن المنکر و انهوا عنه 27:به معروف عمل کنید و به آن امر و فرمان دهید.از منکر دست بکشید و دیگران را نیز از آن باز دارید»
در این جا حضرت ابتدا به«ائتمار»و عمل نمودن به معروف و کار نیک دستور می دهند سپس خواستار«امر به معروف»می گردند.همچنین اول «تناهی»و ترک منکر را لازم می دانند،آن گاه می خواهند که«نهی از منکر» صورت گیرد.
2)«إنی لا رفع نفسی عن أن انهی عمّا لست انتهی عنه او آمرهم بما لا اسبقهم الیه بعملی اوارضی منهم بما لا یرضی ربی 28:من نفس خود را بالاتر از این می دانم که مردم را از چیزی نهی کنم که خودم دست از آن برنداشته باشم،یا آنان را به چیزی دستور دهم که خودم قبل از آنان بدان عمل نکرده باشم،یا به کاری از آنان راضی باشم که خداوند از آن رضایت نداشته باشد».
امر و نهی بدون عمل،که در سیرهء شخص آمر و ناهی مورد توجه نباشد و صرفا دیگران را مدنظر قرار دهد و در آن،آمر و ناهی از کردار خودش غافل باشد،آن چنان ناپسند و خلاف شأن یک انسان وارسته است که حضرت شأن خود را بالاتر از آن می داند که این گونه باشد.
3-«ایها الناس إنی و اللّه لا احثّکم علی طاعة إلاّ و أسقکم الیها،و لا أنها کم عن معصیة الاّ و أتناهی قبلکم عنها29:ای مردم،به خدا قسم من هیچگاه شما را به طاعتی تشویق و ترغیب نکرده ام مگر اینکه خودم در آن پیشقدم بوده ام،و هیچگاه شما را از معصیتی بازنداشته ام مگر اینکه خودم قبل از شما از آن دست کشیده ام».
زشتی و ناپسندی امر و نهی بدون عمل را حضرت دلالت بر گمراهی و جهل می داند؛آن چنان که در این روایت که در پی می آید،ملاحظه می نماییم.
4)«کفی بالمرء غوایة أن یأمر الناس بما لا یأتمر و ینهاهم اعمالا ینتهی عنه 30: برای گمراهی انسان همین کافی است که دیگران را به چیزی امر کند که خود،بدان عمل نمی کند و دیگران را از چیزی نهی کند که خود از آن دست نمی کشد».
5)«و الا للّذکر لاهلا...و یأمرون بالقسط و یأتمرون به و ینهون عن المنکر و یتناهون عنه 35:اهل ذکر کسانی هستند که...امر به قسط می کنند و خود نیز بدان عاملند،از منکر نهی می کنند و خود نیز از آن دوری می جویند».
می بینیم که ائتمار و تناهی از صفات«اهل ذکر»به حساب می آید و آنان را که این گونه نباشند،باید اهل غفلت و ناآگاهی دانست که روایت های قبل به خوبی نمایانگر این امر می باشد.
6)«لا تکن ممن...ینهی و لا ینتهی و یأمر بما لا یأتی :از جمله کسانی نباش که نهی می کنند.ولی خود از آن دست برنمی دارند و امر می کنند اما خود عمل نمی کنند».
7)«و انهوا عن المنکر و تناهوا عنه فانما امرتم بالنهی بعد التناهی :نهی از منکر کنید و خود نیز از آن بپرهیزید.همانا نهی از منکر بر شما واجب شده است بعد از تناهی(ترک منکر)».
امام(ع)تناهی و ترک منکر را مقدم بر نهی از منکر می داند.لذا انسان باید اول خودش را اصلاح نماید،سپس همت به اصلاح دیگران بگمارد؛چراکه در غیر این صورت اقدامش تأثیر مطلوب را نداشته و نمی تواند دیگران را اصلاح نماید.
منبع:امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی (ع)،پايگاه امام علي ع
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
*** «اَلتّائِبُونَ اَلْعابِدُونَ اَلْحامِدُونَ اَلسّائِحُونَ اَلرّاكِعُونَ اَلسّاجِدُونَ اَلْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنّاهُونَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ»
در اين ايه امر به معروف و نهي از منكر بعد از چند كلمه ی دیگر آمده
«اَلتّائِبُونَ» بازگشت كنندگان به حق. عرفا می گویند اولین منزل سلوك توبه است، چون توبه یعنی بازگشت. آن كس كه راه عوضی می رود یك دفعه برمی گردد به راه حق، برمی گردد به سوی خدا.
«اَلتّائِبُونَ اَلْعابِدُونَ»؛ پس از توبه است كه اینها پرستندگان خدا می شوند، خدا را می پرستند، غیر خدا را نمی پرستند، خدا حاكم بر وجودشان است، غیر از خدا حاكمی نیست، فقط امر خدا را می پذیرند، امر غیر خدا را نمی پذیرند، اطاعت خدا را می پذیرند، اطاعت غیر خدا را نمی پذیرند.
«اَلْحامِدُونَ》 اینها ستایشگرند، اما جز خدا موجود دیگری را ستایش نمی كنند؛ اصلاً موجود دیگری را قابل مدح و ستایش و نیایش نمی دانند، تنها ستایشگر و نیایشگر خدا هستند، اطاعت خدا را می پذیرند، اطاعت غیر خدا را نمی پذیرند. «اَلسّائِحُونَ» سیاحتگران. راجع به سیاحتگری، در تفاسیر بیانات مختلفی شده است. بعضی گفته اند مقصود روزه است، یعنی سیاحت معنوی كه در روزه پیدا می شود. ولی بسیاری از محققین مانند علامه ی طباطبایی در المیزان این را قبول نمی كنند. یك احتمالش این است: كسانی كه در زمین سیر می كنند.
«اَلسّائِحُونَ» آن مطالعه كنندگان در تاریخ، آن مطالعه كنندگان در اوضاع اجتماع بشری، آن مطالعه كنندگان در قوانین خلقت، آنها كه در مغز خود انبوهی از افكار و اندیشه های روشن دارند. بعد دو مظهر از عبادت را ذكر می كند
«اَلرّاكِعُونَ اَلسّاجِدُونَ» آنها كه در حال ركوع و سجود، خدای خود را تسبیح می كنند؛ ،
آنها «اَلْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنّاهُونَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ» با چنین روحی، با چنین اندیشه هایی، با چنین توشه های معنوی، با چنین سرمایه ی معنوی، صلاحیت این را دارند كه مصلح اجتماعی باشند؛ آنهایی كه اول صالح شده اند، بعد می خواهند مصلح باشند. آمر به معروف و ناهی از منكر یعنی مصلح. مگر ناصالح می تواند مصلح باشد؟ ! آنان كه اول خودشان را اصلاح كرده اند، اول خودشان را تأدیب و تربیت كرده اند، می توانند مصلح باشند.
امیر المؤمنین فرمود: «لَعَنَ اللّهُ الْآمِرینَ بِالْمَعْروفِ التّارِكینَ لَهُ، وَ النّاهینَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعامِلینَ بِهِ» خدا لعنت كند آن مردمی را كه امر به معروف می كنند و خودشان بر خلاف آن معروف عمل می كنند، و آن مردمی را كه نهی از منكر می كنند و خودشان همان منكراتی را كه نهی می كنند مرتكب می شوند. یعنی آن آمرین به معروف و ناهون عن المنكری كه «اَلتّائِبُونَ» نیستند، «اَلْعابِدُونَ» نیستند، «اَلْحامِدُونَ» نیستند، «اَلسّائِحُونَ»نیستند، «اَلرّاكِعُونَ» نیستند، «اَلسّاجِدُونَ» نیستند، هنوز این مراحل و منازل را طی نكرده می خواهند آمر به معروف و ناهی از منكر باشند، خدا چنین مردمی را لعنت كند
بر گرفته از کتاب حماسه حسینی شهید مطهریویرایش بوسیله کاربر 1395/11/06 02:25:28 ب.ظ
| دلیل ویرایش: Edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
آگاهی و بصیرت، شرط اساسی امر به معروف و نهی از منكر
این وظیفه ی بزرگ (امر به معروف و نهی از منكر) دو ركن، دو شرط اساسی دارد.
یكی از آنها رشد، آگاهی و بصیرت است. حالا كه من گفتم امر به معروف و نهی از منكر، لا بد همه ی ما خیال كردیم كه خوب از اینجا برویم و امر به معروف و نهی از منكر كنیم. از شما می پرسم: اصلاً من و شما می فهمیم كه امر به معروف و نهی از منكر چیست و چگونه باید انجام شود؟ تا حالا كه امر به معروف و نهی از منكرهای ما در اطراف دگمه ی لباس و بند كفش مردم بوده است، در حول و حوش موی سر و دوخت لباس مردم بوده است! ما اصلاً معروف چه می شناسیم كه چیست؟ منكر چه می شناسیم كه چیست؟ ما گاهی معروفها را به جای منكر می گیریم و منكرها را به جای معروف. بهتر اینكه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منكر نكنیم. چه منكرها كه به نام امر به معروف و نهی از منكر به وجود نیامد! آگاهی و بصیرت می خواهد، خبرت و خبرویّت می خواهد؛ دانایی، روانشناسی و جامعه شناسی می خواهد تا انسان بفهمد
كه چگونه امر به معروف و نهی از منكر كند، یعنی راه معروف را تشخیص بدهد، ببیند معروف كجاست، منكر را تشخیص بدهد، ریشه ی منكر را به دست بیاورد، از كجا آن منكر سرچشمه می گیرد. و لهذا ائمه ی دین فرموده اند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهی از منكر نكند، چرا؟ «لِاَنَّهُ ما یُفْسِدُهُ اَكْثَرُ مِمّا یُصْلِحُهُ» چون جاهل هنگامی كه امر به معروف و نهی از منكر می كند، می خواهد بهتر كند بدتر می كند. و چقدر در این زمینه مثالها زیاد است! . شاید شما بگویید: ما جاهلیم، پس امر به معروف و نهی از منكر از ما ساقط شد! جواب شما را داده اند. قرآن می فرماید:
«لِیَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ» «لِئَلاّ یَكُونَ لِلنّاسِ عَلَی اَللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ اَلرُّسُلِ» از یكی از معصومین می پرسند: بعضی از مردم جاهلند؛ در روز قیامت با اینها چگونه عمل می شود؟ می فرماید: در آن روز عالمی را می آورند كه عمل نكرده است، می گویند چرا عمل نكردی؟ جواب ندارد؛ باید به سرنوشت ننگین و سهمگین خود دچار شود. شخصی را می آورند و می گویند: تو چرا عمل نكردی؟ می گوید: نمی دانستم، نمی فهمیدم! می گویند: «هَلاّ تَعَلَّمْتَ» نمی دانم، نمی فهمم هم عذر شد؟ ! خدا عقل را برای چه آفریده است؟ برای اینكه بفهمی، موشكافی كنی، بروی كاوش كنی، تحقیق كنی. تو باید از آن كسانی باشی كه نه تنها اوضاع زمان خودت را درك بكنی، بلكه باید آینده را هم بفهمی و درك بكنی. امیر المؤمنین فرمود: «وَ لا نَتَخَوَّفُ قارِعَةً حَتّی تَحِلَّ بِنا» مردم ما نادان شده اند؛ بلایایی را كه به آنها رو می آورد، تا رو نیاورده تشخیص نمی دهند، پیش بینی ندارند
برگرفته از كتاب حماسه حسيني شهيد مطهريویرایش بوسیله کاربر 1395/11/06 02:22:33 ب.ظ
| دلیل ویرایش: Edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,964
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
همان بهتر که ما جاهلها #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر نکنیم!
🛑ما که تا حالا همه اش امر به معروف و نهی از منکر کردن ما در اطراف دکمه لباس مردم بوده است. در اطراف بند کفش و #موی سر مردم و دوخت لباس مردم بوده است. ما معروف و منکر نمی شناسیم چی است. ما معروف ها را به جای منکر می گیریم و گاهی وقتها منکرها به جای معروف می گیریم. همین بهتر که ما جاهل ها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم.
🔴چه منکرها که به نام امر به معروف و نهی از منکر به وجود نیامد. آگاهی، بصیرت، خبرت و خبرویت می خواهد. دانایی، روانشناسی و جامعه شناسی میخواهد تا آدم بفهمد چه چیزی را امر به معروف و نهی از منکر کند. یعنی تا راه معروف را تشخیص بدهد و ببیند معروف کجاست. منکر را تشخیص بدهد و ریشه آن را به دست بیاورد ببیند از کجا این منکر سرچشمه می گیرد.
🎙خطابه پرشور و عمیق استاد #مطهری در سال ۱۳۴۸
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,042 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
مرحله ي اول امر به معروف انزجار قلبي است ما اگر ببينيم كسي بيراهه ميرود قلباً بايد منزجر باشيم اين بر ما واجب است، واجب است يعني واجب است بدمان بايد بيايد اگر هيچ تفاوتي و انزجار قلبي نداشته باشيم اين مرحله را انجام نداديم اين يعني گناهي است. مرحله ي دوم از آن جلوگيري لفظي است كه آقا چرا اين كار را ميكني اين امر به معروف است اين براي وظيفه ي ماهاست كه در سطح مردميم. بخش سوم و چهارم براي حكومت است زدن و كُشتن
جامعه را امر به معروف و نهي از منكري كه يعني كه، واجبِ عيني باشد اداره ميكند حرفِ محقّق اداره ميكند و معنايش اين است كه تا اين فساد از بين نرفت همه ي ما مسئوليم اين يك،
دوم اينكه يك بخشاش مربوط به توده ي مردم است يك بخشاش مربوط به حكومت اسلامي است آنكه مربوط به توده ي مردم است اگر ما امر به معروف كرديم و منكري را ديديم، ترك معروفي را ديديم، فعل منكري را ديديم در درجه ي اول انزجار #قلبي است كه بر ما لازم است وقتي طرف بفهمد محبوبيّت اجتماعي را دارد از دست ميدهد آن اعتمادِ اجتماعي را از دست ميدهد فاصله ميگيرد
اگر انزجار قلبي يا ﴿عَبَسَ وَتَوَلَّي﴾ چهره ي درهم گرفته با او ملاقات بكنيم اثر نكرد تذكّر زباني لازم است، امرِ زباني لازم است البته، منتها اين امر را انسان ﴿فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَّيِّناً﴾ ولي امر است، امر است يعني امر است نه خواهش است نه نصيحت است آن عالماً عامداً دارد معصيت ميكند كه آن هشت ده امر جداست يعني مسئله ي تعليم، مسئله ي موعظه، مسئله ي تَنبّه، مسئله ي تذكّر هيچ كدام جزء امر به معروف و نهي از منكر نيست امر يعني فرمان، آنجا كه جاهل است تعليمش واجب است آنجا كه غافل است تنبيهاش واجب است آنجا كه ناسي است تذكرهاش واجب است اينهاست.
بيان نوراني اهل بيت را مرحوم محقّق در شرايع به اين صورت ذكر كرده فرمود: «ولو افتقر إلي الجَراح أو القتل» آن مرتبه ي اول و دوم كه هيچ يعني انزجار قلبي (يك)، و تذكّر لساني (دو). حالا اگر احتياج داشت به مجروح كردن يا كُشتن «ولو افتقر إلي الجَراح أو القتل هل يَجِبُ؟ قيل نَعم، و قيل لا إلاّ بإذن الإمام» يعني وقتي حكومت اسلامي اذن داد، ميشود واجب «و هو الأظهر»،
بنابراين جامعه را امر به معروف و نهي از منكري كه محقّق فتوا داده است خوب اداره ميكند يعني واجب عيني است بر همه لازم است (يك)، دولت و ملّت هر دو سهيماند (دو)، دولت عهدهدار چهار بخش است (سه)، ملّت عهدهدار دو بخش است (چهار)، ملّت موظف است دولت را در بخش سوم و چهارم ياري كند (پنج). آن وقت اين نظام سامان ميپذيرد، اگر اينچنين شد اين شرطِ ياري خداست كه فرمود اگر ما اينها را ياري بكنيم و متمكّن در زمين بكنيم اينها امر به معروف دارند، نهي از منكر دارند
بعد ﴿فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴾ اگر من نهي از منكر دارم اين طوري دارم اين همان بخش چهارم است اول و دوم را خودم گفتم به دست مؤمنان و انبيا گفتم، سوم را هم احياناً به دست انبيا رساندم، اما بخش چهارم را مستقيماً خودم دخالت كردم نه اينكه اينها را يك نفر يا دو نفر اداره ميكردند همه اينها را ريختم در دريا ﴿فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ﴾ يا ﴿سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ﴾ كه شده ﴿أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ﴾ فرمود اين نهي از منكر كار من است شما خليفه ي من هستيد بخش چهارم وقتي من به شما حكومت اسلامي دادم اينچنين نهي از منكر كنيد ﴿فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ﴾
تفسیر تسنیم سوره حج |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.