logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177349)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140271)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131099)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95262)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت             

توجه

Icon
Error

admin1 Offline
#1 ارسال شده : 1393/10/18 07:31:17 ب.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
بنام خدا

آیه 44 سوره انبیا شامل جمله ایست که در تفسیر ان،احتمالات مختلفی بیان شده است.ابتدا ایه وسپس سه ترجمه از ان وبعد،نگاهی خلاصه به تفاسیر و در اخر هم به یک پژوهش علمی اشاره می کنیم.

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾

فولادوند: [نه] بلكه اينها و پدرانشان را برخوردار كرديم تا عمرشان به درازا كشيد آيا نمى ‏بينند كه ما مى ‏آييم و زمين را از جوانب آن فرو مى‏ كاهيم آيا باز هم آنان پيروزند

مکارم: ما آنها و پدرانشان را از نعمتها بهره مند ساختيم تا آنجا كه عمر طولاني پيدا كردند (و مايه غرور و طغيانشان شد) آيا نمي‏بينند كه ما مرتبا از زمين (و اهل آن) مي‏كاهيم آيا آنها غالبند (يا ما)؟!

خرمشاهی: حق اين است كه اينان و پدرانشان را [از ناز و نعمت‏] بهره ‏مند ساخته‏ ايم، تا آنكه روزگارى دراز يافتند، پس آيا نينديشيده‏ اند كه ما دامنه ‏هاى سرزمين [كفر] را مى‏ كاهيم [و بر گستره اسلام مى‏ افزاييم‏]، آيا ايشان پيروز خواهند شد؟


نظر علامه طباطبائی :
اين كلام به منظور عبرت آمده. بعد از آنكه آنانرا به هلاكت تهديد كرده بعبرت از سرنوشت گذشتگان وادار مى نمايد، و از آن استفاده مى شود كه پرداختن به زمين و كم نمودن از اطراف آن، كنايه است از كشتن و هلاك كردن اهل آن، و بنابراين آيه شريفه از نظر مضمون، نظير آيه ايست كه مى فرمايد: (بل متعنا هولاء و آباءهم حتى طال عليهم العمر افلا يرون انا ناتى الارض ننقصها من اطرافها افهم الغالبون ).

نظر تفسیر نمونه :
نخست مى‏ گويد: اين مغروران لجوج «آيا نديدند كه ما پيوسته به سراغ زمين مى‏آييم و از اطراف (و جوانب) آن كم مى‏ كنيم»؟! (أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها).

روشن است كه منظور از «زمين» در اينجا «اهل زمين» است، يعنى، آيا آنها به اين واقعيت نمى‏ نگرند كه پيوسته اقوام و تمدّنها و حكومتها در حال زوال و نابودى هستند؟و اين هشدارى است به همه مردم اعم از نيك و بد حتى عالمان و دانشمندان كه اركان جوامع بشرى هستند و با از ميان رفتن يك تن آنها گاهى دنيايى به نقصان مى‏ گرايد، هشدارى است گويا و تكان دهنده.

تفسیری علمی توسط یکی از محققان :
کاسته شدن زمين از اطراف در دو جای قرآن مجيد در آيه 41 سوره مبارکه رعد و آيه 44 سوره انبياء به کاستن زمين از اطراف آن اشاره شده است(اولم يروا انا ناتی الارض ننقصها من اطرافها...)اين موضوع در تفاسير به کاسته شدن انسان‌های روی زمين معنی شده و مرگ و از بين رفتن تمدن‌ها و نيز فقدان عالمان با مرگ آنها.

اما اگر به ضمير "ها" در دو کلمه ننقص و اطراف توجه شود مشخص می‌گردد که ضمير به خود زمين برمی‌گردد. در آن صورت کاسته شده از خود زمين می‌تواند مطرح باشد. در اين صورت آيه می‌تواند به موضوع بسيار شگرفی در زمين شناسی اشاره داشته باشد که پوسته زمين از اطراف خورده شده و از آن کاسته می‌شود.

بحث زمين شناسی :چنانکه می‌دانیم زمین در آغاز بصورت مذاب بوده و سطح آن بتدريج سرد شده است. چنين زمینی وقتی سرد و سفت می‌شود نیز منطقاً می‌بایست کاملاً مسطح بشود. بتدريج آب از مواد تشکيل دهنده زمين بصورت بخار آزاد شده و در اثر سرما در ارتفاعات بالای جو زمين به شکل بارانهای اولیه بر زمین می‌بارند و آب تمامی ‌سطح زمین را به یکسان می‌پوشاند. ولی با بوجود آمدن شکاف‌های بزرگ در پوسته زمين قطعات مختلف ايجاد شده و در بين آنها اقيانوسها بوجود می‌آيند. بخش‌های مختلف از زمین از هم جدا شده و فاصله گرفته‌ا‌‌‌ند و ما آنها را قاره‌ها می‌نامیم، سطح آنها بالاتر از بقیه سطح زمین قرار گرفته بیرون از آب مانده و یا آب کمتری روی آنها بوده است و رفته رفته با فعاليت آتشفشانها و تحولات زمین از آب بیرون آمده است.نکته دیگر شکافته بودن قشر خارجی آن است. به این معنی که قشر سفت و سخت آن بصورت پوست یکپارچه دور زمین را نگرفته، بلکه تکه تکه است و از میان آنها مواد مذاب به شکلی در گودال‌های ميان اقيانوسی بیرون می‌ریزد. این شکافها برای جلوگیری از منفجر شدن زمین و تجدید شرایط زیستی موجودات زنده روی آن توسط موادی که بیرون ریخته می‌شود ضروری است.

زمين‌ساخت صفحه‌اي در سال 1968 مطرح شد که در شناخت تکوين پوسته زمين نقش پايه‌اي دارد و توانست فرآيندهاي زمين‌شناسي را بر مبنای آن تفسير کند. زمين‌ساخت صفحهاي مشخص ساخت که پوسته زمين از 20 قطعه مستحکم به ضخامت 6 کيلومتر (پوسته اقيانوسي) تا حداكثر70 کيلومتر (پوسته قاره‌ا‌‌‌ي) ساخته شده‌است که دائما در حال برخورد يا دور شدن از يکديگر هستند (شکل‌های 1 و 2).

اين صفحه‌ها که کل سطح زمين را مي‌پوشانند و شامل قاره‌ها و بستر اقيانوس‌ها مي‌شوند با سرعت‌هاي متفاوت درحد چند سانتي‌متر در سال نسبت به‌هم حرکت مي‌کنند. اين صفحات پوسته بر روي لايه خميری ولي داغ تر موسوم به لايه گوشته قرار دارد. به اين ترتيب صفحات سخت پوسته خارجي از زير توسط مواد خميري شکل گوشته نگهداري مي‌شوند.  شکل 1. وجود شکاف‌های بزرگ (زميندرز) در پوسته زمين که آنرا به قطعات مختلف تقسيم کرده‌ا‌‌‌ند.  شکل 2. قاره‌های موجود در پوسته زمين که ابتدا بصورت ياپاچه در کنار هم بودند و سپس انشقاق يافته و از همديگر فاصله گرفتند.لايه گوشته در زير پوسته زمين واقع شده و ضخامت آن متغير است و به حدود 200 کيلومتر مي‌رسد. گوشته می‌تواند جريان پيدا کند و حرکت‌هاي همرفتي كه عامل حرکت صفحات پوسته هستند در همين لايه روی می‌دهد. مذاب بودن گوشته زمين، همرفتي و جابه‌جايي افقي صفحه‌هاي پوسته واقع بر روي آن را آسان‌تر مي‌کند (شکل 3). )تصاویر در فایل پیوست در زیر اورده شده است.)

هم‌چنان‌ که صفحه‌ها توسط جريآن‌هاي همرفت داخل گوشته منتقل مي‌شوند، قاره‌ها هم با آن‌ها حرکت مي‌کنند. پوسته اقيانوسي جديد که در بالاي جريآن‌هاي همرفتي بالا رونده در شکاف‌های ميان اقيانوسی به‌وجود مي‌آيد، بخش قديمي را جابه جا مي‌کند و چون صفحات پوسته صلب هستند، تمام صفحه اقيانوسي از محل جريان همرفتي دور مي‌شود. با توجه به اين‌که زمين در حال انبساط نبوده و افزايش سطح ندارد، با افزايش پوسته اقيانوسی بخش قديمي بايد در جايي از بين برود. ناگزير در محلي دورتر به داخل گوشته زمين فرو رفته به‌تدريج گرم مي‌شود و در مواد گداخته گوشته هضم و جذب مي‌شود. به‌دليل سبک‌تر بودن سنگ‌هاي صفحه‌هاي قاره‌اي از سنگ‌هاي صفحه‌هاي اقيانوسي، قاره‌ها نمي‌توانند زياد در گوشته فرو روند و صفحه سنگ‌کره اقيانوسي به زير صفحه قاره‌اي فرورانده مي‌شود و در محل خم شدن اين سنگ‌کره به درون زمين (زون فرورانش) دراز گودالي در بستر اقيانوس به وجود مي‌آيد. پوسته پايين‌رونده در گوشته گرم مي‌شود و دما آن‌قدر بالا مي‌رود تا باعث ذوب بخشي شود، مواد مذاب حاصل به طرف سطح زمين بالا آمده و در آن جا از طريق آتشفشان‌هاي عظيمي فوران مي کنند (شکل 3).  شکل 3. مدل نمايش‌دهنده بوجود آمدن پوسته اقيانوسی با کشش در امتداد شکاف‌های ميان‌اقيانوسی و خورده‌شدن پوسته اقيانوسی بوجود‌آمده در اثر فرورانش از اطراف در لبه‌های ناآرام قاره‌ای.به اين ترتيب صفحات نسبت به هم سه نوع حرکت واگرا، همگرا و انتقالي دارند. يکي از اصول زمين‌ساخت صفحه‌اي آن است که هر صفحه نسبت به صفحات ديگر به‌صورت يک واحد مستقل حرکت مي‌کند. واضح است که علت حرکت پوسته خارجي زمين با طبيعت متحرک و روان بخش گوشته در ارتباط است. مطالعه صفحات زمين‌ساختي به ما کمک مي‌کند تا نيروهايي که باعث حرکت صفحه‌ها، اشتقاق قاره‌ها، گسترش بستر اقيانوس، فورآن‌هاي آتشفشاني و تشکيل كوه‌ها مي‌شوند تفسير شوند (شکل 3).

نيروهايي که باعث حرکت صفحه‌‌های زمين‌ساختی می‌شوند در اثر حرکت آهسته گوشته زيرين شکل می‌گيرند. سنگهای گوشته در اثر حرارت بالايی که در زير آن‌هاست،‌ دائما به سمت بالا حرکت می‌کنند و در اثر سرد شدن فرونشست می‌کنند. اين چرخه ميليونها سال طول می‌کشد و هنوز هم ظاهر بيرونی زمين با اين فرآيند در حال تغيير است.اين يافته تحولي در نحوه نگرش نسبت به پديده‌هاي زمين ايجاد كرد و با مطرح شدن زمين‌ساخت صفحه‌اي، زمين‌شناسان پديده‌هاي زمين‌شناسي را مورد بررسي قرار دادند؛ به اين معني كه زمين ساخت صفحه‌اي توانست وقايع زمين‌شناسي را پيش‌بيني كرده و حوادث تکتونيکی در پوسته زمين‌ را توضيح دهد.پوسته زمين قشر خارجی و بسيار نازک در ميان بخش‌های مختلف زمين است.

اگر کره زمين را شبيه هندوانه‌ا‌‌‌ی بزرگ و کروی در نظر بگيريم، نسبت پوسته هندوانه به کل حجم هندوانه تقريبا مثل نسبت ضخامت پوسته به کره زمين است. پوسته زمين دو نوع می‌باشد که بنام پوسته قاره‌ای و اقيانوسی ناميده شده‌اند. پوسته قاره‌ای سبک تر بوده ضخامت زياد داشته (متوسط 40 كيلومتر) ولي حداکثر ضخامت 70 کيلومتری نيز در بخش‌هايی از آن گزارش شده است. اما پوسته اقيانوسی چگال تر و سنگين تر است و ضخامت کمتری (متوسط 6 کيلومتر) دارد. اگر اين ضخامت‌های پوسته را در مقابل اندازه شعاع زمين که بيش از 6000 کيلومتر است مقايسه نمائيم مشخص می‌شود که پوسته قاره‌ای و اقيانوسی به‌صورت صفحه‌های بزرگ همچون قطعات بزرگ يخ بر روی آب اقيانوس‌ها، بر روی گوشته مذاب در کنار هم شناورند.

با به اثبات رسيدن نظريه زمين‌ساخت صفحه‌ای و حرکت قاره‌ها در ابتدای دهه 1970، علم زمين‌شناسی پی برد که در ميان صفحه‌های پوسته زمين نيروهای متفاوت کششی، فشاری و برشی و حالت‌های ترکيبی از آن‌ها وجود دارد. علت بوجود‌آمدن اين نيروها از حرکت بسيار آرام صفحه‌های زمين‌ساختي نسبت به هم منشاء می‌گيرد که در‌حد چند ميلی‌متر تا چند سانتی‌متر در سال در بخش‌های مختلف وجود دارد. ولی همين حرکت آرام باعث بوجود‌آمدن انرژی حرکتی بسيار گسترده در پوسته زمين می‌گردد که در امتداد همبری صفحه‌‌ها در محل‌های زايش پوسته اقيانوسی، فرورانش[1] آن‌ها و محل‌های تصادم صفحه‌های تکتونيکی و گسل‌های بزرگ به شکل زمين‌لرزه‌های ويرانگر و بروز سونامی‌های عظيم تظاهر می‌يابد. 


تهیه از دکتر مغربی

کلمات کلیدی:زمین اطراف کاهش کاستن

ویرایش بوسیله کاربر 1393/10/19 12:17:31 ق.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

فایلهای الصاق شده :
4_218084673920696353.pdf (193kb) تعداد دانلود 26 بار.

شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
مدیر تالار
 1 کاربر از admin1 برای ارسال مفیدش تشکر کرده است.
daneshjoo در تاریخ 1399/12/24
مهدی49 Offline
#2 ارسال شده : 1394/07/16 00:02:45 ق.ظ
مهدی49

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1394/07/15
ارسالها: 4
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: کهگیلویه

یک معنی آن کم شدن تدریجی نفت مخازن است.
ali Offline
#3 ارسال شده : 1396/11/30 11:23:06 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,964

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
نظرات مختلف در نقص زمين:تفسير هاي ايه ننقص الارض

تفسیر_آیه_ننقصها

حمل آیه بر خروج هیدروژن و هلیوم از سطح زمین، به وضوح تفسیر به رأی است.

به چند دلیل، چنین معنایی برای این آیه تفسیر به رأی است:

اولاً، در سیاق آیه سخن از توفی و مرگ انسان هاست و مراد از کم شدن اطراف زمین، مرگ و هلاکت انسان هاست، نه کم شدن خود زمین. ملاحظه فرمایید:

وَ إِنْ ما نُرِيَنَّک بَعْضَ الَّذي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّک فَإِنَّما عَلَيْک الْبَلاغُ وَ عَلَيْنَا الْحِسابُ (40)

أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي اْلأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ اللَّهُ يَحْکمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکمِهِ وَ هُوَ سَريعُ الْحِسابِ (41) رعد

همین مضمون در جای دیگر هم آمده است. در آنجا در سیاق آن آیه نیز سخن از عمر انسان هاست؛ نه کم شدن زمین.
ملاحظه فرمایید:
بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي اْلأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ (44)انبیاء

باز همین مضمون در جای دیگر آمده و در آن نیز سخن از موت انسان هاست؛ نه کم شدن خود زمین. ملاحظه فرمایید:
أَ إِذا مِتْنا وَ کنَّا تُراباً ذلِک رَجْعٌ بَعيدٌ (3) قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ اْلأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا کتابٌ حَفيظٌ (4) ق

به واقع مراد از نقص زمین، عبارت از نقص انفس زمین است؛ چنان که در جای دیگر آمده است:

وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اْلأَمْوالِ وَ اْلأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ (155)بقره
حذف مضاف به قرینه معهودیت در زبان عربی و آیات قرآن نظایر بسیاری دارد؛ مثل «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ»(اعراف، 82) که مراد از آن سئوال از اهل قریه است.

ثانیاً، در آیه سئوال شده، آیا مشرکان قریش ندیدند که ما از اطراف زمین می کاهیم؟ این بدان معناست که مشرکان قریش به چشم خود هلاکت انسان ها را می دیدند. اما این که ما بیاییم و آیه را بر معنایی حمل کنیم که هرگز در مخیله مشرکان قریش راه نیافته است، به واقع مخالفت با ظاهر آیه است.

دكتر جعفر نكونام

ali Offline
#4 ارسال شده : 1399/09/24 08:23:46 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,964

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

بَلْ مَتَّعْنَا هَٰؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ ۗ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ

آرى، ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهره مند ساختیم، تا آن جا که عمرشان طولانى شد (و مایه غرور و طغیانشان گردید). آیا نمى بینند که ما پیوسته از زمین (و اهلش) مى کاهیم؟! آیا آنها غالبند (یا ما)؟!
(انبیاء/44)

:چند برداشت نسبی از فراز اخر ایه ی44 از سوره ی انبیاء

۱ ـ بعضى گفته اند: منظور این است که خدا تدریجاً از اراضى و سرزمین هاى مشرکان مى کاهد و بر بلاد مسلمین مى افزاید.
اما با توجه به این که: این سوره در مکّه نازل شده و در آن روز مسلمانان چنین فتوحاتى نداشتند، این تفسیر، مناسب به نظر نمى رسد.

۲ ـ بعضى دیگر گفته اند: منظور خراب شدن و ویرانى زمین ها به طور تدریجى است.

۳ ـ بعضى آن را اشاره به ساکنان زمین مى دانند.

** مناسب تر از همه این است که:
منظور از زمین مردم سرزمین هاى مختلف جهان است، اقوام و افراد گوناگونى که تدریجاً و دائماً به سوى دیار عدم مى شتابند و با زندگى دنیا وداع مى گویند، و به این ترتیب دائماً از اطراف زمین کاسته مى شود.

۴ ـ و بعضى خصوص دانشمندان و علماء را در اینجا ذکر کرده اند.
در بعضى روایات ، این آیه را به مرگ علما و دانشمندان تفسیر گردیده است، امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: نُقْصانُها ذَهابُ عالِمِها: نقصان زمین به معنى فقدان دانشمندان است .

البته مى دانیم این روایات معمولاً براى بیان مصداق هاى روشن است، نه این که مفهوم آیه را منحصر در افراد خاصى کند.

ali Offline
#5 ارسال شده : 1400/01/15 11:38:07 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,964

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ اللَّهُ یَحْکُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسابِ ( 41 سوره رعد
آیا مشاهده نمیکنند و نمیبینند که محققا ما میائیم زمین را که نقص میکنیم آن را از اطراف آن و خداوند حکم میفرماید و کسی نیست که روي حکم او و بر خلاف حکم او حکم کند و نقض حکم او را بکند و خداوند سریع الحساب است زود بحساب بندگان میرسد.

أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ یعنی فرمان میدهیم و دستور و حکم میکنیم در زمین نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها

مفسرین براي این جمله تفسیرات مختلف دارند تمام تفسیر برأي است و مدرك ندارد و اخبار زیادي داریم
در کافی مسندا از جابر از حضرت باقر از حضرت زین العابدین (ع) تفسیر فرمود بفقد علماء در مجمع از حضرت صادق علیه السّلام بذهاب علمائها و فقهائها و خیارها،

صدوق در فقیه ازحضرت صادق (ع) بفقد العلماء، علی بن ابراهیم در تفسیر بموت العلماء و در اخبار دارد که(اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمۀ لا یسدها شیئی ما اختلف اللیل و النهار)

توضیح کلام اینکه یکی از عقوبات بر اهل زمین پس از آنکه طغیان و سرکشی و فسق و فجور و ملهیات رواج پیدا کرد خداوندعلماء را از آنها میگیرد و جهّال را بر آنها مسلط میکند که هر چه بتوانند بآنها ظلم و شکنجه وارد کنند و جلوگیري نداشته باشند. وَ اللَّهُ یَحْکُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ یعنی پس از حکم الهی احدي قدرت ندارد بر خلاف آن حکمی کند که اگر حکم کرد ببردن کسی در جهنم احدي نیست جلوگیري کند
و کذا سایر احکامش.
وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسابِ قدرت دارد در طرفۀ العین بحساب تمام بندگانش رسیدگی کند زیرا لا یشغله شأن عن شأن
. إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ نحل آیه40

تفسير طيب البيان

ویرایش بوسیله کاربر 1402/12/11 10:34:03 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#6 ارسال شده : 1400/07/18 08:12:08 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,964

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

«أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنّٰا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهٰا مِنْ أَطْرٰافِهٰا وَ اللّٰهُ يَحْكُمُ لٰا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسٰابِ» رعد: ۴۱. « … أَ فَلٰا يَرَوْنَ أَنّٰا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهٰا مِنْ أَطْرٰافِهٰا أَ فَهُمُ الْغٰالِبُونَ» انبياء: ۴۴.

ظاهرا مراد از نقصان اطراف زمين، هلاكت و از بين رفتن قسمتي از مردمان روي زمين است كه ما قبل آيۀ اول فرموده: «وَ إِمّٰا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ» اين وعده همان عذاب و هلاكت دسته جمعي است پس از آن فرموده: آيا نمي بينند كه دستور ما بزمين ميايد و آنرا از اطرافش كوتاه ميكنيم. صدر آيۀ دوم چنين است: «بَلْ مَتَّعْنٰا هٰؤُلٰاءِ وَ آبٰاءَهُمْ حَتّٰي طٰالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ» آنگاه فرموده: «أَ فَلٰا يَرَوْنَ … ».

در تفسير برهان چند روايت نقل شده كه حضرت سجاد و حضرت صادق عليهما السلام آنرا از بين رفتن علماء و فقهاء و اخيار فرموده اند.
در تفاسير اهل سنت نيز اين مضمون نقل شده است. در الميزان قول فوق را اختيار و روايات را بدون اظهار نظر نقل كرده است. بنظر ميايد مقصود از روايات بعضي از مصاديق آيه است. در مجمع چند قول نقل شده از جمله هلاكت مردمان و فقد علماء است.

و اما اينكه مراد نقصان خود زمين و غبار شدن و از بين رفتن اطراف آن باشد از دو آيه بدست نميآيد بلكه زمين پيوسته در انبساط و بزرك شدن است و وزن آن نيز كه نور آفتاب پيوسته در آن جذب ميشود رو بافزايش است.

زمين بزرگ ميشود زيرا هر روز ميليونها تن از انرژي خورشيد وارد آن شده و بصورت حرارت در آن جذب ميشود، كافي است كه بدانيم در هر ثانيه چهار ميليون تن از خورشيد كاسته ميشود مقدار كثيري از آن نصيب زمين است، علي هذا تا روز قيامت زمين پيوسته بزرگ و آفتاب كوچك خواهد شد و وسعت زمين
را در آنروز جز خدا كسي نميداند.



قاموس قرآن، ج ۴، ص: ۲۱۰

ali Offline
#7 ارسال شده : 1400/07/26 09:20:15 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,964

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

زمين نه تنها كوچك نميشود بلكه بزرگتر ميشود

وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ
و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم، و همواره آن را وسعت مى بخشیم.
(ذاریات/47)

وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ
و زمین را گستردیم، و چه خوب گستراننده اى هستیم!
(ذاریات/48)
تفسیر:

و زمین را گستردیم و چه خوب گستراننده ایم ! (وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ).
اَیْد (بر وزن صید)، به معنى قدرت و قوت است، و در بعضى آیات قرآن مجید به این معنى آمده است، و در اینجا اشاره به قدرت کامله خداوند بزرگ در آفرینش آسمان ها دارد.
نشانه هاى این قدرت عظیم، هم در عظمت آسمان ها، و هم در نظام خاصى که بر آنها حاکم است به خوبى آشکار مى باشد.(۱)
در این که منظور از إِنّا لَمُوسِعُونَ (ما پیوسته وسعت مى بخشیم)، در اینجا چیست؟ در میان مفسران گفتگو است: بعضى، آن را به معنى توسعه رزق از سوى خدا بر بندگان از طریق نزول باران دانسته اند، بعضى، آن را به معنى گسترش رزق از هر نظر مى دانند، و بعضى، نیز آن را به معنى غنى و بى نیازى خداوند تفسیر کرده اند; چرا که خزائن او آن قدر گسترده است که با اعطاء رزق به خلایق، هرگز پایان نمى پذیرد و کم نمى شود.
ولى، با توجه به مسأله آفرینش آسمان ها در جمله قبل، و با توجه به کشفیات اخیر دانشمندان در مسأله گسترش جهان ، که از طریق مشاهدات حسى نیز تأیید شده است، معنى لطیف ترى براى آیه مى توان یافت، و آن این که: خداوند آسمان ها را آفریده و دائماً گسترش مى دهد.
علم امروز مى گوید: نه تنها کره زمین بر اثر جذب مواد آسمانى تدریجاً فربه و سنگین تر مى شود، بلکه آسمان ها نیز در گسترشند، یعنى ستارگانى که در یک کهکشان قرار دارند، به سرعت از مرکز کهکشان دور مى شوند، حتى سرعت این گسترش را در بسیارى از مواقع اندازه گیرى کرده اند.



تفسیر نمونه
farhang Offline
#8 ارسال شده : 1401/12/19 10:01:19 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,042
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال

پس آيا نمى بينند كه ما زمين را مى آييم ]: درمى گيريم،[ در حالى كه آن را از اطرافش فرومى كاهيم؟ پس آيا آنان پيروزمنداند؟ _…_44_

آيه 44 ـ اينجا زمين تنها ماده زمينى نيست، بلكه آباد كنندگان تكليفى زمين نيز مقصودند، و خدا چنانكه از اطراف زمين مى كاهد، و كاستى هايى در آن بر حَسَب انفجارات، سيلها، زلزله ها و بالاخره پوسته اُذُن پديد مى آورد، همچنان رهبران ربّانى نيز رو به كاهش مى روند، نخست كل معصومان كه بجز حضرت ولى امر(صلى الله عليه وآله)از زمين تكليف رخت بربسته اند، سپس شرع مداران شايسته كه هميشه بيش از پيش رو به نقصان مى گذارند، يا نقصان وجوديشان و يا نقصان شرع مداريشان، و در هر دو صورت إبتلاى مكلفان بيش از پيش مى گردد، چنانكه آيه (50:4) به وجهى عمومى شامل اين جريان است.


تفسیر فرقان

انبیاء:44
بَلْ مَتَّعْنَا هَٰؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ
ـ [مسئله این نیست] بلکه ما اینها و پدران‌شان را [به رغم ناسپاسیهای مستمر] برخوردار کرده‌ایم تا آنجا که عمرشان [در غرور و غفلت] طولانی شده است؛ آیا [با یک عمر تجربه] نمي‌بينند که این ماییم که [مستمراً] به سراغ زمین مي‌آئيم و از اطراف آن مي‌کاهيم [=اقوام ستمگر را هلاک مي‌سازيم]، آیا [با این وجود] آنها پیروز خواهند بود؟ 34

______________
34- جمله: «أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا» ظاهراً اشاره به مغلوب شدن اقوام و تمدن‌هائی در پیرامون سرزمین مکه [الارض] دارد که از خرابه‌های مربوط به اقوام لوط و عاد و... صبح و شام عبور مي‌کردند [صافات 137 (37:137) ] که به رغم کثرت جمعیت و ثروت و قدرت و آبادی بیشتر نتوانستند بر نظاماتی که خدا بر جوامع انسانی مقرر ساخته غلبه کنند [مکانیسم‌های مقابله با ظلم را بي‌اثر سازند]. [غافر 21 (40:21) و 82 (40:82) ، روم 9 (30:9) ، سبا 45 (34:45) ، توبه 69 (9:69) ، قصص 78 (28:78) ، فاطر 44 (35:44) ، محمد 13 (47:13) ].


تفسیر بازرگان
سیدکاظم فرهنگ
ali Offline
#9 ارسال شده : 1402/01/08 02:48:33 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,964

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

(افلا يرون انا ناتى الارض ننقصها من اطرافها(( - مناسب تر با سياق اين است كه مراد از ((نقص ارض از اطراف آن (( انقراض بعضى امم ساكن آن باشد، چون براى هر امتى در زمين اجل و مهلتى است كه فرمود: ((ما تسبق من امه اجلها و ما يستاخرون (( قبلا هم اشاره به اين معنا گذشت كه مراد از طول عمر ايشان ، طول عمر جامعه ايشان است .
و معناى آيه اين است كه : آيا نمى بينيد كه زمين (يعنى جمعيت آن ) را رو به نقصان نهاده امتى بعد از امت ديگر در آن منقرض مى شود، و امر خدا آنان را هلاك مى كند، آيا اينان چه كسى را دارند از هلاكت جلوگيرشان شود؟ آيا اگر خداى تعالى عذاب و يا هلاكت را خواسته باشد، و يا خواسته باشد كه منقرضشان كند، ايشان بر خدا غلبه مى كنند؟!.

تفسیر المیزان


معنی درست تر این است که دارد به کفار می فرماید آیا نمی بینید هر روز از حوزه نفوذ عقاید (شرک) تان کم میشود ؟
در آیه 44 آیا زمین بمعنی «کره زمین» است یا «جغرافیای محل سکونت شما»؟
با توجه به جمله «آیا آنها غالب می­شوند؟» که در انتهای آیه آمده، معنی اخیر درست است و معنی آیه این می­شود که ای کافران! آیا نمی­بینید که روز بروز از دامنه نفوذ شما کاسته و بر دامنه نفوذ این پیامبر(ص) افزوده می­شود؟

از این آیه فهمیده میشود در این ایام به دامنه تاثیر کلام وحی افزوده و از تاثیر مخالفان کم میشد .

تفسیر مرحوم گنجه ای
farhang Offline
#10 ارسال شده : 1402/02/01 12:32:25 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,042
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال

مراد این است که از وسعت و مساحت شرک و کفر از اطراف زمین(خارج مکه) می کاهیم.


این جمله به آغاز انتشار اسلام در خارج از مکه پس از رویکرد دعوت به موسم ها و بازارهای سالیانه اشاره دارد.
با حتمال قوی این ایه به دیدار نخست هیات نمایندگی خزرج با پیامبر در سال 11 اشاره دارد که دعوت را به مدینه رساند.

از تفسیر فهم قران حکیم- محمد عابد الجابری
سیدکاظم فرهنگ
farhang Offline
#11 ارسال شده : 1402/12/11 10:45:58 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,042
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال

مشابه اين ايه در سوره رعد هم وجود دارد

رعد:41
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ
آيا [کافران] نديدند که ما به زمين [=سرزمين و ديار آنها] مي‌آئيم و از اطرافش مي‌کاهيم [=به تدريج از قلمرو قبائل مشرکان در جنگ با مسلمانان کاسته مي‌گردد]؟ تنها خداست که حکم مي‌کند، هيچ پس زننده‌اي براي حکم او نيست و خدا سريع‌الحساب است.

______________
69- ضمير «ما» در نيمة اول آيه [نَأْتِي، نَنْقُصُهَا] نشان دهنده دست اندرکاري فرشتگان، پيامبران و مؤمنين به اذن الهي است، برخلاف نيمه دوم آيه که فقط اسم ظاهر «الله» و ضمير سوم شخص متصل و منفصل [ه و هو] را به کار برده است. منظور اين است که: آيا مشرکان نمي‌بينند اسلام و پيام توحيدي آن با فداکاري پيامبر و پيروان او روز به روز گسترش بيشتر و نفوذ عميق‌تري در دل مردم پيدا مي‌کند و از سرزمين تحت نفوذ آنان به تدريج کاسته مي‌گردد، آيا باز هم فکر مي‌کنند آنها پيروز خواهند شد؟ جمله: «أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا» عيناً در آيه 44 سوره انبياء (21:44) تکرار شده است که از مقايسه آنها بهتر مي‌توان به منظور آيه پي برد. اين آيه [مطابق جدول شماره 15 کتاب سير تحول قرآن] در سال 7 هجري در مدينه پس از پيروزي‌هاي متعدد مسلمانان و صلح حديبيه و به رسميت شناخته شدن اسلام در شبه جزيره نازل شده است. با توجه به چنين شرايطي بهتر مي‌توان شأن نزول آيات را درک کرد.

تفسیر بازرگان

أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتى الاَرْض نَنقُصهَا مِنْ أَطرَافِهَا
اين كلام به منظور عبرت آمده . بعد از آنكه آنانرا به هلاكت تهديد كرده بعبرت از سرنوشت گذشتگان وادار مى نمايد، و از آن استفاده مى شود كه پرداختن به زمين و كم نمودن از اطراف آن ، كنايه است از كشتن و هلاك كردن اهل آن ، و بنابراين آيه شريفه از نظر مضمون ، نظير آيه ايست كه مى فرمايد: ((بل متعنا هولاء و آباءهم حتى طال عليهم العمر افلا يرون انا ناتى الارض ننقصها من اطرافها افهم الغالبون ))
(و اللّه يحكم لا معقب لحكمه و هو سريع الحساب )) مقصود از اين جمله اين است كه غلبه از خداى سبحان است ، اوست كه حكم مى كند و در قبال حكمش حكم احدى نفوذ ندارد، و در نتيجه نمى تواند از حكم او جلوگيرى كند. آرى ، خداى سبحان هر عملى را به مجرد وقوعش ‍ حساب مى كند، بدون اينكه فاصله دهد تا ديگران بتوانند در آن تصرف نموده و اخلال كنند.

تفسیر المیزان

فرمود مگر اينها نمي¬بينند كه ما در بسياري از جاها تخريب كرديم بساط آنها را به هم زديم آنها را از بين برديم هلاكشان كرديم
أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِى الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا مگر نمي¬بينند كه ما مي¬آييم اطراف زمين را مي¬گيريم و كم مي¬كنيم به وسيله هلاك به وسيله اهلاك به وسيله تعذيب به وسيله تخريب و مانند آن مگر نشانه¬هاي قدرت ما را نمي¬بينند مگر نمي¬دانند كه قدرت از آن خداست و حكم از آن خداست مگر نمي¬دانند كه كسي حق حاكميت ندارد مگر الله و كسي هم نمي¬تواند جلوي حاكميت الله را بگيرد لاَ مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ و مگر نمي¬دانند كه اگر خدا تصميم گرفت كه يك قومي را براندازد معطلي ندارد سريع الحساب است
همه اينها لسان لسان تهديد است فرمود يك مقدار اينها در جريان مبارزه با انبيا ببينند كه اقوام پيشين به كجا رسيدند ما چگونه اينها را هلاك كرديم يك مقدار ببينند آن كه حاكم مطلق بر اين نظام است خداست ولاغير ديگري حق حاكميت ندارد

اين كه در بعضي از تفاسير آمده كه أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِى الأَرْضَ نَنقُصُهَا را تطبيق كردند گفتند مگر كفار مكه نمي¬بينند ما پشت سر هم داريم زمين را فتح مي‌كنيم فلان جا را گرفتيم فلان جا را گرفتيم فلان جا را گرفتيم نَأْتِى الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا به وسيله فتوحات اسلامي اين بيان ظاهراً تامّ نيست براي اينكه اين آيه در سوره رعد است و سوره رعد مكي است و در مكه فتحي نشده اين نظير تهديدهايي است و عذابهايي كه درباره اقوام و امم پيشين اتفاق افتاده
بعضي از روايات آمده كه آنها جنبه تطبيقي دارد و نظائر آن كه فرمودند اين اطراف به معناي طرائف است نه اطراف يعني طرفها در اينجا اطراف جمع طرائف است طرائف طريف مثل ظريف آن شيئهاي گرانبار و گرانبها را مي¬گويند كه گفتند اين آيه درباره ارتحال و درگذشت علماست كه علما و اولياي الهي وقتي رحلت مي¬كنند خداي سبحان گويا فيضش را تنزل مي¬دهد و ارواح اينها را قبض مي‌كند طرائف زمين را اطراف ارض يعني طرائف ارض كه علما و صلحا و اوليايند طرائف ارض را خداي سبحان فيضش را تنزل مي¬دهد واينها را قبض مي¬كند ديگران را اگر بخواهد قبض روح كند مأمور مي¬فرستد ولي علما و اوليا و صالحين را اگر بخواهد قبض كند فيضش را تنزل مي¬دهد خودش آنها را قبض روح مي¬كند

در قرآن كريم كه به كفار هشدار مي¬دهد ناظر به اين قسمت است فرمود أَوَ لَمْ يَرَوْا أنَّا نَأْتِى الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا مگر اينها روزانه نمي¬شنوند كه ما فلان جا را خراب كرديم فلان جا را ويران كرديم فلان امت را از بين برديم فلان مملكت را ساقط كرديم اينها به چه چيزي متكي هستند

أَوَ لَمْ يَرَوْا كه أنَّا نَأْتِى الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا از گوشه كنارهاي زمين مي¬گيريم نه اينكه منظور از اطرف ارض يعني آخرهاي زمين هر كسي در هرجا زندگي مي¬كند دورترين نقطه يا كنار او به حساب او اطراف مي¬آيد اطراف او يعني اطراف آن ارضي كه آنها دارند زندگي مي¬كنند نه اطراف كره معمول ارض اين كره زمين كه گوشه¬هاي كره زمين را خدا كم بكند نه آن ارضي كه دارند زندگي مي¬كنند گاهي مي¬شنوند كه در شرق اينها يا در غرب اينها يا در جنوب اينها يا در شمال اينها يك آسيبي پيش آمد اين اطراف الارض است اين اطراف ارضي كه آنها در آن زندگي مي¬كنند

أَوَ لَمْ يَرَوْا أنَّا نَأْتِى الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا اينها فقط مي¬شنوند كه فلان جا را سيل برد فلان جا را زلزله منهدم كرد فلان جا را آشوب از بين برد تخريب كرد اما ديگر نمي¬دانند چه است كه اين كه خداي سبحان مي¬فرمايد ما اين كار را مي¬كنيم به صيغه متكلم مع الغير ذكر مي¬كند براي آن است كه مدبرات أمر و مأموران الهي به اذن الهي در اينجا انجام وظيفه مي¬كنند

خوب آن وقتي كه امر الهي آمده اينها چه خواهند كرد أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ يا وقتي امر الله آمده اينها مغلوبند نه غالب چون كَتَبَ اللَّهُ لأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي پس خدا و رسولش غالب هستند اينها غالبند اين تعبير أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ سوره انبياء برابر با لاَ مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ در آيه سوره رعد است

اگر در سوره رعد مي¬فرمايد ما مي¬آييم يعني امر ما مي¬آيد گرچه هُوَ ... وَالظَّاهِرُ( )، همه جا حضور دارد گرچه وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ?( )، همه جا حضور دارد اما سخن از آمدن ذات نيست وَجَاءَ رَبُّكَ( )، يعني جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ( ) اگر فرمود ما مي¬آئيم يعني امر ما صادر مي¬شود


تفسیر تسنیم

أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنّٰا نَأْتِي اَلْأَرْضَ نَنْقُصُهٰا مِنْ أَطْرٰافِهٰا. زمين كروى‌شكل است و بسان جسم مسطح (پهن) اطراف ندارد، لكن آن‌قدر بزرگ است كه گنجايش ميليون‌ها موجود و آفريده از جنس‌هاى مختلف را دارد و نيز هميشه در حال دگرگونى است. به عنوان نمونه، در حالى كه انسان مى‌بيند و يا مى‌شنود كه اين نقطه از زمين، مالامال موجودات و مخلوقات و عوامل تمدّن و انواع آن است، نقطه‌اى ديگر صحرايى خشك و صاف است و نيز اين نقطه كه زمانى مسكونى بوده، در حال حاضر خراب و ويران است، امّا نقطه‌اى ديگر پر از باغ‌ها و چشمه‌هاست.

ساكنان و موجودات زمين نيز همانند خود آن هستند: تمدّن‌هايى احيا مى‌شود و تمدّن‌هايى ديگر مى‌ميرد. دولتى برپامى‌شود و دولتى ديگر سقوط مى‌كند و به همين ترتيب... نه سختى و تنگدستى در اين زمين هميشگى است و نه نعمت و آسايش. امام على عليه السّلام فرمود: «از دنيا برحذر باشيد كه بسيار نيرنگ‌باز و فريب‌دهنده است. او بخشنده‌اى بازپس‌گيرنده، پوشاننده‌اى بركننده است. نه راحتى‌اش دايمى است و نه رنجش» و جملۀ: «ننقصها من اطرافها»، اشاره به همين معنا دارد.

انسان خردمند، از اين دگرگونى‌ها و تغييرات پند و اندرز مى‌گيرد: «... آيا در روى زمين نمى‌گردند تا بنگرند كه پايان كار پيشينيانشان چه بوده است‌؟».

تفسیر کاشف-مغنيه

ویرایش بوسیله کاربر 1402/12/25 03:32:01 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.495 ثانیه ایجاد شد.